تعاریف مبانی مدیریت جامع بحران و جامعهشناسی رفتار جمعی برای
۱-بحران:
حادثهای است که در اثر رخدادها و عملکردهای طبیعی و انسانی بهطور ناگهانی به وجود میآید، مشقت، سختی و خسارات را به یک مجموعه یا جامعه انسانی تحمیل میکند و برطرف کردن آن نیاز به اقدامات و عملیات اضطراری و فوقالعاده دارد
بحرانها معمولاً زمانی رخ میدهند که بین نیازها و منابع توازن نیست و ما منابع و وقت کافی در اختیار نداریم
بحران: بحران عبارت است از عدم انطباق بین نیازها و منابع.
بدین معنی که در شرایط عادی، توازن بین نیازهای جامعه ازیکطرف و توانمندیها و منابع موجود از طرف دیگر برقرار است.
با بروز شرایط بحرانی که میتواند نتیجه بروز هر اتفاق غیرعادی و پیشبینینشده طبیعی و غیرطبیعی همچون زلزله، سیل، طوفانهای بزرگ، جنگ، اقتصاد بیمار، تورم بالا، ظلم حاکمان بر جامعه و … باشد، به دلیل شرایط خاصی که بر جامعه تحمیل میشود، دیگر شاهد توازن بین نیازها و منابع نخواهیم بود. در این شرایط بحران ایجاد میشود.
در بحرانهای ایجادشده در ایران «مردم آسیبندیده» در مدیریت بحران کشور جایی ندارند چون سازماندهی نشدند.
بر اساس تعریف فرهنگ علوم اجتــماعی، بحران به معنای تغییر ناگــهانی است که در جریان یک حادثه پدید میآید که یکی از مشخصات ویژه آن معمولاً میزان وخامت آن است
هرگاه پدیدهای بهطور منظم، معمولی و طبق پیشبینی قبلی، جریان نیابد یا حالتی از نابسامانی پدید آید یا نظمی مختل شود یا حالتی غیرطبیعی رخ دهد، سخن از بحران به میان میآید
«حادثهای که بهطور طبیعی یا توسط بشر بهطور ناگهـانی و فزاینده به وجود آید و سختی و مشقتی را به جامعه انسانی تحمیل نماید که جهت برطرف کردن آن نیاز به اقدامات اساسی فوقالعاده باشد».
۲-مدیریت بحران:
فرایند برنامهریزیها و اقدامات دولتی و دستگاههای اجرایی دولتی، شهرداری و عمومی است که با مشاهده، تجزیهوتحلیل بحرانها، بهصورت یکپارچه، جامع و هماهنگ با استفاده از ابزارهای موجود تلاش میکند از بحرانها پیشگیری نماید یا در صورت وقوع آنها در جهت کاهش آثار، ایجاد آمادگی لازم، مقابله، امدادرسانی سریع و بهبود اوضاع تا رسیدن به وضعیت عادی و بازسازی تلاش کند.
بحرانها معمولاً زمانی رخ میدهند که بین نیازها و منابع توازن نیست و ما منابع و وقت کافی در اختیار نداریم. به همین دلیل آیندهنگری و داشتن برنامهریزیهای قبلی برای مواجهه با بحران در هر سازمانی اعم از دولتی یا غیردولتی (NGO) ها ضروری است.
مدیریت بحران بهعبارتدیگر: فرایند شناخت یک بحران، برنامهریزی برای چگونگی برخورد با آن و همچنین یک سری اقدامات اجرایی جهت رفع بحران و کاهش سطح آسیبها و مخاطرات ناشی از آن و بازسازی و توانمندی میباشد.
تلاشی است برای بازگرداندن شرایط بحرانی به وضعیت
عادی میباشد که در آن اقداماتی چون
مقابله با حوادث و سوانح، بازسازی مناطق آسیبدیده
و همچنین بازترانی افراد آسیبدیده
صورت میگیرد؛ که این اقدامات توسط سازمانهای دولتی و غیردولتی (NGO) ها انجام میشود.
۳- مدیر بحران: کسی است که دارای تخصص و اختیارات کافی بوده و قبل از بروز
حوادث غیرمترقبه با تمام امکانات و تسهیلات
مالی موجود اقداماتی نظیر ایمنسازی، مقاومسازی، تأکید برساخت و ساز صحیح ، برنامهریزی صحیح ، برنامهریزی تخصصی ، آموزش مردمی، افزایش
سطح آگاهی عمومی، اطلاعرسانی کامل ، تربیت اکیپهای امداد و نجات حرفهای دولتی و غیردولتی
را انجام داده و در هنگام وقوع حادثه با داشتن توانایی لازم و دانش کافی بتواند به بهترین شیوه اقداماتی را انجام دهد که منجر
به مدیریت صحیح بر بحران و کنترل آن شود.
مدیر بحران کیست؟
کسی که تهدیدکنندهها را بشناسد و از فرصتها خوب استفاده کند.
در فرهنگ ما ضربالمثلی است که میگوید « علاج واقعه قبل
از وقوع باید کرد » متأسفانه در کشور ما زنگ خطرها دیده و شنیده
نمیشوند و بعد از
وقوع بحران، تازه به فکر میافتیم و راهحلی
جستجو مینماییم.
همچنین مدیر بحران یا علائم را نمیشناسد و
یا به اهمیت این علائم واقف نیست یا تهدید و فرصتها
رو بهموقع تشخیص نمیدهد و دانش لازم را ندارد.
مدیر بحران باید به دنبال راهکارهایی جهت کاستن ابعاد
بحران باشد.
بهعبارتدیگر آثار هر عامل را با پارامترهای دیگر سنجیده و پس از تحلیل نسبت به رفع آن بکوشد.
مدیر بحران باید تفکر استراتژیک را یاد بگیرد، یعنی بتواند به آشفتگی ذهنی خویش در کوتاهترین مدت نظم بخشد. این امر امکان ندارد مگر با حضور مداوم در بحرانها که پایداری مدیریت این سازمان را میطلبد.
مدیریت بحران ضامن بقا و شکوفایی بلندمدت یک سازمان است.
۴-مدیریت خطرپذیری (ریسک):
فرآیندی است که سطح عمل یک خطر مشخص را در جامعه شناسایی میکند و این اطلاعات را در جهت تصمیمگیری برای اقدامات مربوط به کاهش مخاطرات و مقابله با آنها به کار میبرد این فرایند با توجه به منافع و هزینههای کاهش مخاطرات انجام میگیرد.
۵-نجات وامداد:
ارائه کمکهای اولیه، انتقال مجروحین تا نزدیکترین و اولین مرکز درمانی، تغذیه اضطراری، تأمین سرپناه اضطراری، تخلیه اضطراری شهروندان، تأمین امکانات اولیه زندگی و دریافت و توزیع کمکهای مردمی و اقلام اهدایی سازمانهای غیردولتی داخلی و خارجی و بینالمللی است.
۶-انواع حوادث:
کارشناسان حوادث تاکنون بهطور تجربی سه نوع حادثه یا بحران را شناسایی کردهاند که عبارتاند از:
الف-بلایای طبیعی
ب- بحرانهای فنّاورانه
ج- بحرانهای سیاسی
حوادث غیرمترقبه و خانمانسوز طبیعی (نظیر زمینلرزه، سیل، گردباد خشکسالی، آتشسوزی، آتشفشان و غیره) که زندگی بسیاری از انسانها را به خطر میاندازند، در زمره بلایای طبیعی به شمار میآیند.
سوانحی که به سبب دخالتهای ناآگاهانه بشر در طبیعت و یا درنتیجه سهلانگاری و یا خطا در فرآیندهای فنی روی میدهد.«بحران فنّاورانه» نامیده میشوند. این حوادث شامل اشکالات در دستگاههای فنی، حوادث شیمیایی، انفجارات صنعتی، نشت مواد خطرناک در زمین، آب ویا هوا میباشد.
حوادثی که درنتیجه دخالتهای آگاهانه انسان ایجاد و سبب تخریب کلی جامعه میگردد، مانند جنگ، «بحران سیاسی» نامیده میشود
۷-آثار و خصوصیات بحران:
بهطورکلی اثرات و خصوصیات بحران را میتوان در دو بخش زیر طبقهبندی
نمود:
الف – سطح جهانی؛
ب – سطح ملی؛ استانی، ناحیهای و روستایی
(1) حوادث طبیعی
(الف) ناگهانی: سیل – زلزله – طوفان – آتشفشان – رانش زمین و…
(ب) درازمدت: امراض اپیدمی – خشکسالی – قحطی
(2) حوادث غیرطبیعی (ساخته دست بشر)
(الف) ناگهانی: سوانح
ساختمانی –
تصادفات –
انفجارات – آتشسوزی
(ب) درازمدت: درگیریهای
داخلی و اغتشاشات اجتماعی – بحران اقتصادی، ظلم حاکمان به
جامعه و…
(ج) بحران سیاسی: حوادثی که درنتیجه دخالتهای آگاهانه انسان ایجاد و سبب تخریب کلی جامعه میگردد،
مانند جنگ، «بحران سیاسی» نامیده میشود
۸-دانش مدیریت:
بررسیهای اخیر در مورد پیامدهای فاجعهآمیز و خسارت گسترده جانی و مالی ناشی از بلایای طبیعی و سوانح غیرمترقبه مبین این مطلب است که در غالب موارد آمادگی لازم برای مقابله با بحران وجود نداشته و اقدامات صورت پذیرفته نیز بهطور مؤثر و غیرعلمی انجامگرفته است.
این کاستیها ضعف مدیریت در ساختار مدیریت بحران را پیش از پیش آشکار مینماید. مدیریت بحران بهویژه در کشورهای درحالتوسعه حائز اهمیت هست و در بسیاری از موارد شکست مدیریت بحران ناشی از عدم بهکارگیری دانش مدیریت بوده است؛ و هر فرد مسئولی در حد وظایف خود باید مسئولیتپذیر باشد.
۹-مراحل مدیریت بحران:
چرخه سیستم مدیریت جامع شامل فعالیتهای مدیریت بحران در چهار مرحله پیشگیری، آمادگی، مقابله و بازسازی قابل دستهبندی هستند.
الف-کاهش اثرات و پیشگیری:
مجموعه اقدامات جهت کاهش یا از بین بردن میزان خطرپذیری حوادث طبیعی و فنّاورانه برجان و مال مردم در بلندمدت در این مرحله دستهبندی میشود. عمده فعالیتهای قابلذکر در این زمینه عبارتاند از:
(1) تهیه و تدوین مقررات و ضوابط لازم جهت اطمینان از تأمین مقاومت کافی ساختوسازهای جدید در مقابل حوادث و نیز جهت مقاومسازی تأسیسات و ساختمانهای موجود.
(2) مقاومسازی تأسیسات و ساختمانهای موجود در برابر حوادث غیرمترقبه بر اساس ضوابط و مقررات
(3) مدیریت کاربری اراضی
(4) تغییر محل جمعیتها و سازها
(5) تأمین بیمه حوادث
(6) ایجاد شبکههای اطلاعرسانی حادثه
(7) تجزیهوتحلیل حوادث
(8) نظارت مستمر بر فعالیتهای مرتبط با افزایش یا کاهش مخاطرات
(9) آموزش همگانی
(10) تحقیق و پژوهش (موضوعهای پژوهشی ویژه در مورد کاهش بحران در دانشگاهها تعریف و اجرا شود)
(11) تهیه نقشههای محلهای بحرانزا و بحرانزده
(12) تدوین مقررات ایمنی و نظارت بر نحوه اعمال آنها
ب-آمادگی:
مجموعه اقدامات برای افزایش توان عملیاتی و ایجاد تسهیلات برای واکنش مؤثر در برابر حوادث متحمل در این مرحله قرار میگیرند. عمده فعالیتهای قابلذکر در این زمینه عبارتاند از:
(1) برنامهریزی و تهیه طرحهای مقابله با بحران
(2) اجرای درست برنامهها و طرحها
(3) پیشبینی تأمین پایایی و تداوم خدمات دولت در شرایط اضطراری
(4) ایجاد و تقویت شبکه انتشار خبر در موقع اضطراری
(5) ایجاد و تقویت ارتباطات اضطراری شامل برقراری شبکههای ثابت، سیار و ماهوارهای، ارتباط اضطراری
(۶) ایجاد و تقویت مراکز عملیات اضطراری
(۷) نشر اطلاعات عمومی مربوط به شرایط اضطراری
(۸) ایجاد توافقهای لازم جهت همکاریهای دوجانبه یا چندجانبه
(۹) مدیریت استفاده درست از منابع
(۱۰) آمادگی نیروی انسانی شامل مسئولین تصمیم گیر و تصمیمساز، عوامل امدادی و مردم
(11) آمادهسازی امکانات و تجهیزات جستجو و نجات شامل دستگاههای زنده یاب، تدارک تیمهای سگهای جستجو
(۱۲) آمادهسازی اقلام امدادی شامل چادر، پتو، پوشاک، مواد غذایی مناسب و کافی
(۱۳) آمادگی تیمهای امدادی اضطراری شامل تیمهای اورژانس، تیمهای پزشکی تخصصی، بیمارستان صحرایی و…
(14) آمادگی ترابری اضطراری جادهای، ریلی، هوایی و دریایی
(۱۵) مطالعات و پژوهش (موضوعهای پژوهشی ویژه در مورد کاهش بحران در دانشگاهها تعریف و اجرا شود)
ج-مقابله:
این مرحله شامل انجام اقداماتی است که پیش از وقوع، حین وقوع یا بلافاصله پس از وقوع بحران برای نجات جان مردم و به حداقل رساندن خسارت وارده به اموال آنها و افزایش اثربخشی عملیات بازسازی انجام میشود. عمده فعالیتهای قابلذکر در این زمینه عبارتاند از:
(1) اعلام هشدار
(2) به اجرا درآوردن طرحها و برنامههای مقابله
(3) به جریان انداختن شبکه انتشار خبر
(4) دستور اقدامات همگانی برای حفظ ایمنی فردی و جمعی
(5) فعالسازی ستاد مرکزی برای هدایت عملیات اضطراری (اتاق فکر بحران)
(6) آگاهسازی مردم از رویدادها
(7) برآورد مستقیم خسارتها شامل شناسایی محل جغرافیایی مناطق آسیبدیده و وسعت آنها و تعیین شدت حادثه در آنها
(8) تعیین مستمر نیازها
(9) انجام فعالیتهای امداد و نجات شامل آواربرداری و بیرون آوردن مصدومان، ارائه کمکهای اولیه و انتقال مصدومان به مراکز درمانی و نیز شناسایی اجساد زیر آوار، بیرون آوردن آنها و انتقال و دفن اجساد
(10) تعیین امکانات و منابع موجود قابلاستفاده
(11) بسیج منابع و امکانات قابلاستفاده حسب نیازهای تعیینشده
(12) تأمین بهداشت و درمان
(13) برقراری نظم و امنیت
(14) تخلیه و اسکان موقت جمعیت
(15) اطفاء حریق و نجات قربانیان
(16) تأمین وسایل اولیه زندگی برای آسیب دیدگان شامل چادر، پتو، لوازم گرمکننده، پوشاک، لوازم زندگی، خوراک و مواد غذایی
(17) تأمین پایداری و استمرار خدمات دولتی
د-بازسازی:
مجموعه اقدامات لازم برای بازگرداندن حداقل امکانات و استانداردهای زیستی برای مردم ناحیه فاجعه دیده و نیز اقدامات بلندمدت لازم برای بازگرداندن جامعه به وضعیتی بهتر از وضعیت قبلی در این مرحله دستهبندی میشوند. عمده فعالیتهای قابلذکر در این زمینه عبارتاند از:
(1) مشاوره توسط گروه جامعه شناسان رفتار جمعی و سایر متخصصین در امور مربوط به بحران
(2) برآورد خرابی و خسارت
(3) آواربرداری و پاکسازی معابر
(4) آواربرداری ساختمانهای تخریبشده
(5) پاکسازی آلودگیها
(6) راهاندازی مراکز امدادرسانی
(7) پرداخت بیمه به فاجعه دیدگان
(8) پرداخت وام و کمکهای مالی به مردم مناطق فاجعه دیده
(9) اطلاعرسانی به مردم
(10) طبقهبندی تأثیرات اجتماعی، اقتصادی، زیستمحیطی منطقه و جامعه آسیبدیده از بحران
نهاد ملی هماهنگکننده کاهش مخاطرات بحران (وزارت نیرو، وزارت کشور، بهداشت و درمان، وزارت کشاورزی، وزارت اطلاعات، وزارت دفاع، وزارت راه و ترابری، مسکن و شهرسازی، بازرگانی، قوه قضائیه، سازمان برنامهوبودجه، سازمان محیطزیست و…) مرکز پیشگیری و مدیریت بحران شهر تهران در دهه ۸۰ در شهرداری ایجاد شد (سازمان مدیریت بحران شهر تهران)
بهعلاوه هر یک از استانهای کشور دارای مدیریت بحران هستند که هدف عمده آنها پیشگیری از خسارات جانی، حفظ سلامتی و رفاه عمومی و به حداقل رساندن خسارت به جوامع کشور است؛ و همچنین تأکید بر نیاز به شناسایی خطر و ارزیابی آسیبپذیری و تأکید بر کاهش بحران بهعنوان بخش حیاتی مدیریت جامع بحران نمودهاند
۱۱- هفت گام اصلی برای آمادگی بیشتر یک سازمان در برابر بحران:
امروزه مدیریت بحران یک بخش اساسی از مدیریت استراتژیک است.
قبل از تعقیب هرگونه اهداف بلند، مدیریت بحران برای تضمین ثبات و موفقیت مستمر یک سازمان ضروری است.
مدیریت بحران مؤثر نیازمند یک رویکرد منظم و نظاممنداست که مبتنی بر هوشیاری، حساسیت مدیریتی و یک درک خوب از اهمیت برنامهریزی دقیق و آمادگی سازمانی است.
هفت گام اصلی که میتواند برای آمادگی بیشتر یک سازمان در برابر بحران، برداشته شود، عبارتاند از:
الف-مواجهه با بحران
ب-بازاندیشی
(۱) چه چیزی و چگونه اتفاق افتاده است؟
(2) علت این واقعه چیست؟
(3) چرا به این شکل رخداده است؟
ج-برنامه نوسازی
د-احساس بحران
هـ-مداخله و اقدام
و-اقدامات نهایی (آخرین اقدام در مواجه با بحران)
ز-بهره برداری از مشاوران جامعهشناسی رفتار جمعی در تمام مراحل فوق
۱۲- استاندارد ۱۶۰۰ در مدیریت بحران
استانداردسازی پدیدهها، فعالیتها و محصولات ازجمله اقداماتی هستند که انجام برخی امور در جامعه را نهادینه و تا حدودی یکسان کرده و اطمینان به وجود میآورد که اگر کار طبق استاندارد مربوطه تهیهشده باشد، دارای ویژگیهای موردنظر خواهند بود. ازجمله اموری که به نظر میرسد وجود و رعایت استاندارد در آن خالی از اهمیت نباشد مدیریت بحران است. هرساله برنامههای متنوعی در سطوح مختلف برای مدیریت بحران تهیه و اجرا میشوند که تفاوتهای زیادی با یکدیگر داشته و ازاینجهت امکان مقایسه و ارزیابی و سنجش اثرگذاری آنها بسیار مشکل است. به همین منظور در آمریکا از اوایل ۱۹۹۰ میلادی تلاشهایی برای استاندارد کردن مدیریت بحران آغاز شد. موسسه استانداردهای ملی آتش در سال ۱۹۹۵ به تصویب رسید، مجدداً بازنگری شد. البته نسخه سال ۲۰۰۴ بیشتر تغییرات شکلی داشت و ازنظر محتوا همچنان با نسخه قبلی تفاوتی نداشت
در جوامعی که تنها مدیران بخش دولتی مسئولیت کنترل بحران را بر عهده داشته باشند، همواره شاهد ازهمگسیختگی در ارائه خدمات به آسیب دیدگان از حادثه در چند روز نخست حادثه بودهایم.
۱۳-خصوصیات عمدهی یک بحران عبارتاند از:
الف- فرصت و زمان کمی برای واکنش
نسبت به آن وجود دارد.
ب-وجود اطلاعات ناقص، نامعتبر و مشکوک در هنگام وقوع حادثه.
ج- تهدید کردن منابع طبیعی و یا زندگی بشر
۱۴-دلایل بهرهبرداری از بخش خصوصی در بحرانها:
الف- توان محدود دولت در ارائه خدمات به جامعه آسیبدیده
ب- توان بالا اما بالقوه جامعه مدنی (در صورت آموزشهای صحیح)
ج- توان مکمل بخش خصوصی در یاریرساندن (سازماندهی قبلی)
د-با آموزش نیروهای نظامی و انتظامی در زمینه آواربرداری وزنده یابی بهصورت تخصصی از چنین نیروهای سازمانی بهصورت چندمنظوره باید بهره بگیرند. نیروهای نظامی و انتظامی با در اختیار داشتن نیروهای جوان و کارآمد که در سیستم نظامی خویش سازمانیافتهاند، توان بالقوه و شاخصی میباشند. این نیروها در مدیریت بحران شناور بهعنوان یکی از اهرمهای مهم و شاخص با دیدن دورههای تکمیلی امداد و نجات که در کنار آموزشهای عمومی این سازمانها ارائه میگردد بهعنوان یک نیروی واکنش سریع امدادی قادر خواهند بود در زمان بروز حادثه علاوه بر انجاموظیفه محوله خود به نجات جان مردم و ارائه خدمات به نیازمندان و آسیب دیدگان بشتابند.
۱۵-وظایف مدیران بحران: عمدهترین وظایف مدیران بحران عبارتاند از:
الف- برنامهریزی برای پیشگیری و کاهش اثرات حادثه و آمادگی برای مقابله با حادثه
ب-جلب مشارکت مردمی در فعالیتهای پیشگیری، کاهش آمادگی و مقابله با حادثه
ج- سازماندهی و ایجاد ساختارهای سازمانی ویژه مدیریت بحران
د-بکارگیری نیروی انسانی از سطح عملیاتی تا سطح فرماندهی
هـ-رهبری فعالیتهای پیشگیری، کاهش اثرات، آمادگی، مقابله و بازسازی
و-نظارت و کنترل بر فعالیتهای مدیریت بحران
۱۶-وظایف و ویژگیهای مدیر بحران:
۱- برنامهریزی برای پیشگیری و کاهش اثرات حادثه و آمادگی کامل برای
مقابله با حادثه
یا هرگونه پیشامد
۲- پیریزی دفاتر مطالعاتی ملی، منطقهای
و هماهنگسازی آنها بهنحویکه از دوبارهکاری پرهیز شود.
۳-جلب مشارکت مردمی در فعالیتهای پیشگیری (پیشبینی و پیشگیری از وقوع بحران.)،
آمادگی و مقابله با حادثه
۴- سازماندهی و ایجاد ساختارهای سازمانی ویژه مدیریت بحران
۵-بهکارگیری نیروی انسانی از سطح عملیاتی تا سطح فرماندهی
۶-رهبری فعالیتهای پیشگیری، کاهش اثرات، آمادگی، مقابله و بازسازی
۷-نظارت و کنترل بر فعالیتهای مدیریت بحران
۸- تهیه بانک اطلاعاتی روزآمد برای استفاده هر
چهبهتر آن.
۹- استفاده از سیستم هشداردهنده خطر گرچه هزینه بالایی را
میطلبد.
۱۰- تفکیک وظایف واحدهای امدادرسانی و انجام رزمایشهای
عملیاتی سالانه.
۱۱- ایمنسازی شبکهها و شریانهای حیاتی که شامل آب، برق،
سوخت، ارتباطات جادهای مخابراتی برج کنترل فرودگاهها و سدها و… به دلیل اینکه شرایط منطقه پس از بحران
نابسامان است در کوتاهترین زمان نمیتوان به ترمیم این شبکه پرداخت، زیرا این کار خود خسارات زیادی را به بار میآورد و از سرعت عمل امداد میکاهد.
۱۲- تقویت بیمه در مناطق حادثهخیز حتی بهصورت اجباری میتواند ابعاد بحران را کاهش دهد، چراکه با توجه به
ابعاد حادثه، پرداخت خسارت خود عامل بزرگی در رفع بحران است.
۱۳- آگاهی افکار عمومی یکی دیگر از وظایف مدیر بحران است تا
وقتی مردم قدم در این راه نگذارند تلاش دولتها بیفایده است.
۱۴- شناسایی انواع بحرانها، ارزیابی ریسک و اولویتبندی آنها.
۱۵- تعیین ارتباطات بحرانی.
۱۶- تعیین راهبردهای برخورد با رسانهها.
۱۷- تشکیل گروه مدیریت بحران و تهیه برنامه مدیریت بحران.
۱۸- تعیین روشهای مداخله در بحران.
۱۹- تعیین روشهای سالمسازی.
۲۰- بهرهبرداری از
مشاوران جامعه شناسان رفتار جمعی
۲۱- برنامهریزی، سازماندهی و کوشش در جهت استفاده بهینه از
منابع.
۱۷- سازمان مدیریت بحران کشور ایران:
لایحه تشکیل سازمان مدیریت بحران کشور بنا به تقاضای
عدهای از نمایندگان و تصویب مجلس، طبق اصل ماده ٨۵ قانون اساسی به گروه اجتماعی
ارجاع شد و درنهایت به تصویب مجلس رسید و به دولت ابلاغ گردید.
این اقدام در حالی صورت گرفت که پس از زلزله بم، مقام معظم رهبری خواستار تشکیل چنین
سازمانی برای ساماندهی مدیریت بحران در کشور شدند که متأسفانه این مهم مدتی به تأخیر
افتاده بود.
بر اساس این مصوبه، مدیریت یکپارچه در امر سیاستگذاری، برنامهریزی، ایجاد
هماهنگی و انسجام درزمینهٔ های اجرایی
و پژوهشی، اطلاعرسانی متمرکز و نظارت بر مراحل مختلف مدیریت بحران و ساماندهی و
بازسازی مناطق آسیبدیده و استفاده از همه امکانات و لوازم موردنیاز برای بهرهمندی
بهینه از توانمندیهای ملی، منطقهای و محلی در مواجهه با حوادث طبیعی و سوانح پیشبینیشده تشکیل میشود.
این سازمان میتواند از همه امکانات و لوازم موردنیاز وزارتخانهها، مؤسسات و شرکتهای دولتی عمومی، بانکها و بیمههای دولتی، نیروهای نظامی و انتظامی، مؤسسات عمومی غیردولتی، شوراهای اسلامی، شهرداریها، تشکلهای مردمی و دستگاههای تحت امر مقام معظم رهبری و نیروهای مسلح در صورت تفویض اختیار رهبری استفاده کند.
در ایران دو
سازمان در ارتباط با بحران وجود دارد:
الف-سازمان مدیریت بحران کشور
سازمان مدیریت بحران
کشور یکی از سازمانهای دولتی ایران هست که زیر نظر وزارت کشور ایران فعالیت میکند و وظیفه آمادگی و پیشگیری از بحرانها،
ب- سازمان پیشگیری و مدیریت بحران شهر تهران و سایر استانها
مدیریت آنها را ارائه دارد.
۱۸-ویژگیهای
بحران:
الف- بحران
عموماً غیرقابلپیشبینی است (یعنی نمیتوان پیشبینی کرد که کی و در کجا اتفاق میافتد)
ولی نیاز به برنامهریزی دارد.
ب- بحرانها
آثار مخربی دارند و مردمی که تا قبل از بحران نیازمند کمک نبودند بهمحض وقوع
بحران نیازمند کمک میشوند.
ج- ماهیت و
آثاری طولانی و استهلاکی دارند.
د- در وضعیت
بحرانی معمولاً تصمیمگیری تحت شرایط وخیم و در زمان محدود و اطلاعات موردنیاز تصمیمگیرندگان
ناقص است.
هـ- زمان موجود
برای پاسخدهی پیش از انتقال، تصمیم را محدود کرده و اعضای واحد تصمیمگیری را به
تعجب و حیرت وامیدارد.
و-محدودیت و
فشردگی زمان، غافلگیری، استرس و مخدوش شدن اطلاعات.
۱۹-تهدیدها
و فرصتها:
الف-تهدیدها:
تهدیدها عبارتاند از: کاهش
انگیزه و علاقه نیروهای داوطلب و مردمی در همکاری لازم وارد به خدمات، ادامه یافتن مشکلات و کمبودها در
زمینه امکانات و تجهیزات، تأخیر درروند افزایش آگاهی عمومی جامعه.
ب-فرصت ها:
فرصتها عبارتاند از: روند
رو به توسعه اطلاعرسانی و فنآوری ارتباط مانند اینترنت و دستگاههای ماهوارهای،
فنّاوری جهانی در حیطه تجهیزات امداد، افزایش باور عمومی در خصوص آسیبپذیری
و خطرخیزی کشور و جریان جهانی موجود که مایه افزایش باور
عمومی در خصوص آسیبپذیری و خطرخیزی کشور و جریان جهانی موجود که مایه افزایش توجه
و اعتماد مردم به سازمانهای NGO گردیده است. در
حقیقت مدیر بحران یک هماهنگکننده بین ترجمانهای سرویسدهنده و تعیینکننده خطمشی
فعالیتها است و باید حداقل در سازمان خود آمادگی لازم را به وجود بیاورد، دستگاههای اداری را
بهبود بخشد و با تاکتیک مدیریتی، کارایی و اثربخشی افراد را بیشتر
و به عوامل اجتماعی، سیاسی و فرهنگی بحران، توجه کند
۲۰-
تفویض اختیارات:
مدیر بحران باید تفویض اختیارات را در نظر بگیرد، یعنی
سطح اختیار هر شخصی را با توجه به نیازهایش مشخص کند تا از تداخل اختیارات جلوگیری کند. در مدیریت بحران معمولاً چندین سازمان مختلف درگیر انجام
وظایفی میشوند، که باید با هماهنگی کامل نسبت به پیشگیری از بحران کاهش
اثرات آن و آمادگی لازم اقدام نمایند و همچنین سازمانهای مربوط
باید به نحو مطلوبی نسبت به انجام تمهیدات لازم و ضروری و همچنین بهبود امور و
اوضاع بعد از بروز بحران اقدام به عملآورند.
۲۱-خصوصیات فرآیند تصمیمگیری را به شرح
زیر میتوان بیان کرد:
الف- پرهیز از جزئینگری
ب- انجام بهموقع و درستکار
ج- نظرخواهی برای انتخاب راهحلها
هـ-بهره برداری از مشاوران جامعهشناسی رفتار جمعی
و- انتخاب بهترین راهحل و تصویب و اجرای بهموقع آن
ز- اتخاذ تصمیمات مؤثر بر اساس اطلاعات صحیح در جهت کاهش خسارات و کنترل سریع بحران
۲۲- مدیریت بحران سنتی:
دیدگاه سنتی مدیریت مصائب جمعی و اصول تخفیف بلایای غیرمنتظره، چنین رویدادهایی را موردی مینگرد و مدیریت مصائب جمعی را عمدتاً به مسئله امداد و کمکرسانی پس از وقوع هر مصیبت خاص، محدود میسازد، بدین معنی که کار اصلی مدیریت مصائب جمعی، صرفاً پس از وقوع مصیبت آغاز میشود…
در حقیقت دیدگاه مدیریت مصائب جمعی سنتی که بیشتر در جهان سوم یا کشورهایی که دولتها، قادر به تصمیم قاطع نیستند وجود دارد و همیشه تلفات و خسارت زیادی ببار میآید و خیلی کم هم جبران میشود.
در جوامع بشری، بخصوص جوامع صنعتی توسعهیافته، بر مدیریت سنتی خط بطلان کشیده و کاستی آن را برملا ساختند.
نگرش سنتی به مدیریت بحران، براین باور بود که مدیریت بحران یعنی فرونشاندن آتش؛ در انتظار خراب شدن امور و پس از بروز ویرانی، سعی میکنند تا ضرر ناشی از خرابیها را محدود سازند. ولی بهتازگی نگرش به این واژه عوضشده است. بر اساس معنای اخیر، همواره باید مجموعهای از طرحها و برنامههای عملی برای مواجهه با تحولات احتمالی آینده در داخل سازمانها تنظیم شود و مدیران باید درباره اتفاقات احتمالی آینده بیندیشند و آمادگی رویارویی با وقایع پیشبینینشده را کسب کنند؛ بنابراین، مدیریت بحران بر ضرورت پیشبینی منظم و کسب آمادگی برای رویارویی با آن دسته از مسائل داخلی و خارجی تأکید دارد که بهطورجدی شهرت، سودآوری و یا حیات سازمان را تهدید میکنند. باید توجه داشت که مدیریت بحران با مدیریت روابط عمومی متفاوت است. مدیر روابط عمومی برای خوب جلوه دادن سازمان تلاش میکند درحالیکه مدیر بحران سعی دارد تا در شرایط دشوار، سازمان را در موقعیت خوب نگه دارد. مدیریت بحران بهمنزله یکرشته علمی، بهطورکلی در حوزه مدیریت استراتژیک قرار میگیرد و بهطور خاص به مباحث کنترل استراتژیک مرتبط میشود
- میتوان از سه معیار سطح تهدید، فشار زمانی و شدت وقایع، در طبقهبندی و شناسایی بحرانها استفاده کرد
۲۳-مدیریت نوین:
دیدگاه نوین مدیریت مصائب جمعی، بر این باور قدیمی ایمان آورده است که «علاج واقعه قبل از وقوع باید کرد» هر گز نباید منفعلانه به انتظار مصائب جمعی نشست، بلکه باید به یاری ابزار لازم، صدمات انسانی و خسارات مادی ناشی از وقوع بلایای جمعی ناگهانی را به حداقل رساند.
چرخه مصائب جمعی معمولاً از دوران ماقبل وقوع مصیبت جمعی شروع و به «عادیسازی محیط بلازده» و «بازسازی آن ختم میشود.»
«له چات» چرخه مصائب جمعی را متشکل از پنج مرحله میداند و این مراحل را چنین برمیشمرد:
الف-مرحله انتظار یا پیشبینی
دیدگاه نوین مدیریت مصائب جمعی، بهعکس دیدگاه سنتی، مرحله انتظار یا مرحله پیشبینی را مهمترین مرحله میداند. حالآنکه دیدگاه سنتی بر نجات وامداد پای میفشارد.
مرحله انتظار یا پیشبینی که از شناخت، برنامهریزی، پیشگیری و آمادگی تشکیلشده است.
ب-مرحله اعلامخطر:
که درواقع زمان وقوع مصیبت جمعی است، فرامیرسد و جامعه امیدوار است که تمهیدات مرحله انتظار مناسب و کافی باشد و خطر با حداقل آثار سوء مرتفع شود. وقوع مصیبت جمعی به مرحله بعد یعنی مرحله نجات (۳) پیوند میخورد
ج- مرحله نجات:
در اکثر مصائب جمعی نجات انسانها در اولویت قرار میگیرد
د-مرحله رهاسازی از مصیبت و عادیسازی وامداد
هـ-مرحله بازسازی و توانبخشی
مرحله بازسازی و باز توانی: یعنی دوران شکل بخشی مجدد به زندگی جامعه بلازدهای که مصیبت جمعی را تجربه کرده است. در این مرحله بهتر است عملیات بازسازی به نو سازی تبدیل شود و اجتماع در مکان دیگری برپا و احداث شود.