هنگامي كه محقق، دو يا چند دسته از اطلاعات مختلف مربوط به يك گروه يا يك دسته اطلاعات از دو يا چند گروه را در اختيار دارد، ميتواند از اين روش تحقيقي استفاده كند، چرا كه اين روش براي مطالعه ميزان تغييرات در يك يا چند عامل در اثر تغييرات يك يا چند عامل ديگر است.
براي مثال: در حالت اول ميتوان:
« مطالعه و بررسي احتمال رابطه ميان ميانگين نمرات دبيرستاني گروهي از دانشآموزان به عنوان معيار گزينش براي ورود به دانشگاه و موفقيت تحصيلي آنان در دانشگاه»
و در حالت دوم:
« مطالعه و بررسي احتمال همبستگي نظرات زنان و مردان دانشجو درباره مديريت دانشگاه»
را در نظر گرفت. در حالت اول، محقق دو دسته اطلاعات از يك گروه ( يك دسته از اطلاعات مربوط به ميانگين نمرات دبيرستاني و دسته ديگر، اطلاعات مربوط به موفقيت تحصيلي در دانشگاه) و در حالت دوم، محقق در واقع يك دسته از اطلاعات ( نظرات مربوط به مديريت دانشگاه) از دو گروه زنان و مردان دانشجو را در دست دارد كه با محاسبه ضريب همبستگي ميان اين دو دسته اطلاعات، ميتواند احتمال همبستگي و ميزان رابطه ميان آنها را مشخص كند. به عبارت ديگر محقق در حالت اول با محاسبه ضريب همبستگي، ميزان و احتمال همبستگي ميانگين نمرات دبيرستاني را با موفقيت دانشگاهي، در حالت دوم، ميزان و احتمال همبستگي نظرات زنان و مردان دانشجو درباره مديريت دانشگاه را آشكار ميسازد.معمولاً اين نوع مطالعات در صدد پاسخگوئي به سه سئوال زيرند:
الف- آيا رابطهاي بين اين دو دسته از اطلاعات وجود دارد يا نه؟
در صورت منفي بودن جواب، دو سئوال ديگر مطرح نخواهد شد، و اگر جواب مثبت باشد و وجود رابطه ای محرز گردد در آن صورت دو سئوال ديگر به ترتيب مطرح خواهد شد.
ب- دومين سئوال، در مورد جهت اين همبستگي است كه ممكن است مثبت يا منفي باشد. در حالت همبستگي مثبت تغييرات در هر دو دسته از اطلاعات در يك جهت است، بدين صورت اگر افزايش در دسته اول ايجاد شود، در دسته دوم نيز افزايش حاصل خواهد شد يا برعكس. اما در حالت همبستگي منفي تغييرات در هر دو دسته در جهت خلاف يكديگر خواهد بود، به اين ترتيب كه اگر افزايش در دسته اول ايجاد شود، در دسته دوم از اطلاعات كاهش حاصل خواهد شد.
ج- سومين سئوال اين است كه « ميزان و مقدار اين همبستگي چه اندازه است»؟
بنابراين، محقق در اين دست از تحقيقات حداقل به دو دسته اطلاعات از يك گروه نياز دارد، تا با استفاده از محاسبات آماري بهتواند پاسخ اين سئوال را فراهم كند.
1-اهداف روش تحقيق همبستگي: در تحقيق همبستگي هدف اصلی آن است كه مشخص شود که:
الف- آيا بين متغير A و متغير B (بين دو يا چند متغير كمي) رابطهاي وجود دارد؟
ب- اگر بين متغيرهاي A و B رابطه وجود دارد اندازه و حد آن چقدر است؟
ج- جهت رابطه (همبستگي) بين متغيرهاي A و B مثبت است يا منفي؟
« هدف از روش تحقيق همبستگي عبارت است از توصيف روابط موجود بين متغيرها و استفاده از يك همستگي معلوم براي پيشبيني يك متغير از روي متغير ديگر.»
مثال: آيا بين توجه زياد مديران و افزايش رضايت شغلي كارمندان رابطهاي وجود دارد.؟
چنين رابطهاي مويد اين است كه مديراني كه داراي توجه بيشتري به كارمندان خود دارند، كارمندان آنها از سطح رضايت بالاتري برخوردارند تا مديراني كه توجه كمتري به كارمندان خود دارند.
در روش تحقيق همبستگي حداقل به دو متغير از يك نمونه يكسان از آزمودنيها جهت جمعآوري اطلاعات نياز است و پس از جمعآوري اطلاعات، ميزان رابطه را با استفاده از ضريب همبستگي تعيين ميگردد. ضريب همبستگي يك شاخصي براي جهت و مقدار رابطه است روش تحقيق همستگي هرگز يك رابطه علت و معلولي را بيان نميكند بلكه صرفاً رابطه را توصيف ميكند. و ضريب همبستگي عددي بين صفر و يك (0<r<1) ميباشد.
اگر ضريب همبستگي نزديك صفر باشد دو متغير به هم وابسته نيستند
اگر ضريب همبستگي نزديك 1 باشد دو متغير قوياً به هم وابستهاند
دو متغير ميتوانند به صورت معكوس بهم وابسته باشند، يعني ضريب همبستگي عددي منفي است.
اگر ضريب همبستگي نزديك به 1- باشد، رابطه قوي و معكوس است.
و يك رابطه منفي هنگامي پيش ميآيد كه دو متغير بطريقي به هم وابسته باشند كه با افزايش يكي، ديگری كاهش يابد و برعكس.
مثال(1) :چرا هر چه تعداد دانشآموزان كلاس افزايش مييابد پيشرفت تحصيلي كاهش مييابد؟ مثال (2): بررسي رابطه بين اضطراب و دقت
« امتيازات حاصله در يك مقياس اضطراب و ميزان دقت در انجام يك كار ويژه را ميتوان از جامعه نمونه بدست آورد، هر دو دسته امتيازات بهم ربط داده ميشوند و ضريب حاصله معرف ميزان رابطه است»
مثال (3): بين متغيرهاي x و y، همبستگي معكوس وجود دارد.
« 45/- = بيان شده است تفسير: همستگي وجود دارد كه مقدار آن 45/0 و جهت همبستگي منفي ميباشد كه با افزايش متغير مستقلX، مقدار متغير وابستهY كاهش مييابد و برعكس »
2- ويژگيهاي روش تحقيق همبستگي:
الف- اين روش هنگامي به كار ميرود كه تعداد متغيرهاي بازيگر در موقعيت آزمايش زياد باشند، به طوري كه از طريق روش تحقيق تجربي، كنترل و دستگاري آنها امكانپذير نباشد، مانند تحقيقاتي كه در زمينه پيشبيني موفقيت يا شكست دانش آموزان در تحصيلات دانشگاهي صورت ميگيرد.
ب- اين روش تحقيق، سنجش و ارزيابي چند متغير و روابط فيمابين آنها را در لحظهاي ويژه و در شرايط واقعي مقدور ميسازد، مانند تحقيقاتي كه در زمينه بررسي روائي و پايائي آزمونها انجام ميگيرد.
ج- اين روش پژوهشي صرفاً درجات همبستگي و روابط بين متغيرها را بررسي ميكند.
3- محدوديتهاي روش تحقيق همبستگي:
الف- در اين روش از پژوهش الزاماً روابط علت و معلولي شناسائي نميشود، بلكه فقط هدف آن است كه مشخص شود كدام متغير با كدام متغير ديگر به طور نسبي در جهت مثبت يا منفي همگام است.
ب- با مقايسه با روش تحقيق تجربي، اين روش كنترل كمتري در مورد متغيرهاي مستقل اعمال ميكند.
ج- در اين روش تحقيق تاثير روابط مصنوعي و غيرواقعي و همچنين به علت ضعف كنترل شديد متغيرهاي مستقل، اثر عوامل خارج از حوزه تحقيق بر نتايج زياد است.
4- مراحل مختلف تنظيم تحقيق همبستگي:
الف- موضوع تحقيق را تعيين كنيد.
ب- از نوشتهها و مقالات موجود و مربوط به موضوع مورد تحقيق خود، مطالعه و بررسي عميقي را آغاز و از آن با توجه روشن شدن تحقيق و ياري گرفتن در تهيه طرح تحقيق استفاده نمايد.ومساله ويا سئوال اصلی خودرا نسبت به موضوع تدوين کنيد.
ج- روش انجام تحقيق خود را در اين چارچوب مشخص كنيد:
(1) شناسائي متغيرهاي مناسب و مرتبط با موضوع مورد تحقيق.
(2) بررسي جامعه آماري و انتخاب جامعه نمونه مناسب
(3) تعريف واژهها و تعريف عملياتي متغيرها ی مستقل و وابسته
(4) تدوين اهداف و فرضيههاي اهم
(5) انتخاب يا توليد وسايل مناسب و كافي براي جمعآوري اطلاعات و سنجش آنها
(6) گزينش روش آماري براي محاسبه ضريب همبستگي كه با موضوع تحقيق متناسب باشد. و همچنين استفاده از آمار استنباطي مناسب جهت تائيد يا رد فرضيهها
هـ- به تجربه و تحليل، تعبير و تفسير يافتهها و نتيجهگيري از آنها و ارائه پيشنهادات اجرايي و تحقيقاتي از آنها مبادرت ورزيد..
و- از كار تحقيقاتي يك گزارش تنظيم و تهيه نمايد.
5- محاسبه ضريب همبستگي پيرسون
الف- همبستگي : موقعي كه پژوهشگر با دو توزيع سروكار دارد و علاقهمند است كه رابطه بين آنها را مورد پژوهش قرار دهد. يا به عبارت ديگر مواقعي وجود دارد كه هدف پژوهش عبارت از تعيين رابطه يا همبستگي بين دو متغير است. به عنوان مثال، «كودكان بلند قد غالباً سنگينتر از كودكان كوتاه قد هستند.»، « بچههاي پرخاشگر تمايل بيشتري به بحث و مجادله كردن دارند.» ، « بچههاي مهربان دوستان بيشتري دارند.»در تعليم و تربيت غالب فعاليتهاي آموزشي بر اين اصل استوارند كه بين تعميم گيريهاي برنامهريزي و آموزش همبستگي وجود دارد. غالب مربيان آموزشي مشتاقاند كه از سوابق آموزشي استفاده كنند. اين اشتياق بر اين فرض استوار است كه:
«بين فعاليتهاي آموزشي گذشته دانشآموزان و فعاليتهاي جاري آنها و عملكردهاي آموزشي آنها در آينده همبستگي وجود دارد.» همبستگي بين دو متغير داراي دامنهاي است كه از منهاي يك (1-) شروع و تا باضافه يك (1+) ادامه دارد. اين روش يا ارزشهاي مقداري همبستگي را، ضريب همبستگي گويند.وضريب همبستگي را با ( ) نشان ميدهند. ضريب همبستگي(1-) نشاندهنده همبستگي معكوس و كامل و (1+) نشانگر همبستگي مستقيم و كامل است. و ضريب همبستگي صفر نمايانگر عدم وجود همبستگي خطي است. ضرايبي كه بين (1- تا صفر) قرار دارند همبستگي منفي و معكوس و ضرايبي كه بين ( صفرتا 1+) واقع ميشود مستقيم و مثبت هستند.
همبستگي معكوس به اين معني است كه: افزايش يك متغير در رابطه با كاهش متغير ديگري است.به عبارت ديگر چنانچه متغيرX افزايش پيدا كند Y كاهش پيدا خواهد كرد.
همبستگي مثبت و مستقيم به اين معني است كه: جهت تغييرات در دو متغير يكسان است.و افزايش يا كاهش يك متغير همراه با افزايش يا كاهش متغير ديگر است.
همبستگي مثبت و مستقيم به اين معني است كه: جهت تغييرات در دو متغير يكسان است. و افزايش يا كاهش يك متغير همراه با افزايش يا كاهش متغير ديگر است.
همبستگي صفر، يعني تغييرات يك متغير هيچگونه اطلاعاتي در مورد تغيير ديگر به ما نميدهد.برخي مواقع همبستگي يا رابطه به صورت خط مستقيم نيست بلكه شبيه منحني است. اين همبستگي را غيرخطي گويند. اين نوع همبستگي ممكن است در مطالعه رشد خزانه لغات و سن هر نوجواني مشاهده شود.
ب- محاسبه ضريب همبستگي پيرسون:براي محاسبه ضريب همبستگي روشهاي مختلفي وجود دارد. ولي هر روش براي دادههاي معين مناسب است. روش پيرسون زماني بكار برده ميشود كه دادههاي جمعآوري شده با استفاده از مقياس اندازهگيري فاصلهاي يا نسبي اندازهگيري شده باشند.فرمول محاسبه ضريب همبستگي گشتاوري پيرسون مطابق فرمول است:
در فرمول فوق:ضريب همبستگي= تعداد آزمودنيها=
نمره آزمودني در متغير اول= نمره آزمودني در متغير دوم =
مجموع=
محاسبه ضريب همبستگي از راه اعداد خام:
172 16 1849 4 43
275 25 2025 5 55
402 36 4489 6 67
152 16 1444 4 28
245 25 2401 5 49
490 49 4900 7 70
720 81 6400 9 80
310 25 2844 5 62
438 36 5329 6 73
747 81 6889 9 83
جدول محاسبه ضريب پيرسون نمرات ده نفر دانشآموز را در دو آزمون نشان ميدهد.
91/0 =
تفسير: بين متغير و همبستگي وجود دارد و مقدار آن 91/0 ميباشد و جهت آن مثبت ميباشد. با افزايش متغير مستقل ،مقدار متغير وابسته افزايش مييابد.
(2) محاسبه ضريب همبستگي از راه انحراف از ميانگين:
روش دوم محاسبه ضريب همبستگي پيرسون (انحراف نمرات) دومين روش محاسبه r سادهتر و مختصرتر است. در اين روش از انحرافات نمرات و از ميانگينهاي آنها استفاده ميشود. فرمول اين روش بشرح ذيل است:
در اين فرمول: ضريب همبستگي = انحراف هر نمره از ميانگين xها=
انحراف هر نمره از ميانگينyها= مجموع =
جدول محاسبه ضريب همبستگي براي ده نفر دانشآموز در دو آزمون.با استفاده از انحرافهاي نمرهها از ميانگين
38 4 361 2- 19- 4 43
7 1 49 1- 7- 5 55
0 0 25 0 5+ 6 67
48 4 576 2- 24- 4 38
13 1 169 1- 13- 5 49
8 1 64 1+ 8+ 7 70
54 9 324 3+ 18+ 9 80
0 1 0 1- 0 5 62
0 0 121 0 11+ 6 73
63 0 441 3+ 21+ 9 83
(3) محاسبه ضريب همبستگي با استفاده از نمرههاي استاندارد:سومين روش محاسبه ضريب همبستگي از روش دوم سادهتر و مختصرتر است. در اين روش از نمرههاي استاندارد يعني و استفاده ميشود. در روش مورد بحث از فرمول به كار برده ميشود.
جدول محاسبه ضريب همبستگي با استفاده از نمرههاي استاندارد
27/1 1- 27/1- 4 43
24/0 5/0- 47/0- 5 55
0 0 33/0 6 67
6/1 1- 6/1- 4 38
44/0 5/0- 87/0- 5 49
27/0 5/0 53/0 7 70
8/1 5/1 2/1 9 80
0 5/0- 0 5 62
0 0 73/0 6 73
1/2 5/1 4/1 9 83
مراحل محاسبه: انحراف استاندارx
: انحراف استاندارy
از جدول ذيل ميتوان به عنوان راهنمايي براي توصيف و تفسير تقريبي همبستگي استفاده كرد.
معني r
همبستگي بسيار پايين 0/0-0/19
همبستگي پايين 0/20-0/39
همبستگي متوسط 0/40-0/69
همبستگي بالا 0/70-0/80
همبستگي خيلي بالا 0/90-1
ضريب همبستگي پيرسون ( ) براي توصيف ميزان همبستگي بين دو متغير كه با استفاده از مقياس فاصلهاي يا نسبي اندازهگيري شده باشند، بكار برده ميشود.
1-5- مفروضات ضريب همبستگي پيرسون:
ضريب همبستگي شاخص معتبري براي تعيين رابطه بين متغيرهايي است كه داراي مفروضاتي به شرح ذيل است:
الف- رابطه بين دو متغير خطي باشد. =
ب- توزيعها داراي شكل مشابه باشند.
ج- نمودار پراكندگي يكسان باشد.
- رابطه خطي به رابطهاي گفته ميشود كه نمودار پراكندگي آن به صورت خط است. ضريب همبستگي پيرسون فقط براي توصيف همبستگي خطي مناسب است.
مشاهده نمودار پراكندگي سادهترين روشي است كه ميتوان از طريق آن خطي يا غيرخطي بودن رابطه بين متغيرها را تعيين كرد. چنانچه در نموداري نقاط تعيين شده در حول و حوش يك خط قرار گرفته باشند، مفروضه خطي بين دو متغير رعايت شده و ميتوان براي محاسبه ضريب همبستگي از روش پيرسون استفاده كرد. در غير اين صورت (رابطه غيرخطي) محاسبه ضريب همبستگي پيرسون صحيح نيست.
شيب معکوس شيب مستقيم
-
- مشابه بودن اشكال توزيعهاي و است. چنانچه بين اشكال متغير كجي به راست است و كجي به چپ باشد، ضريب همبستگي پيرسون قادر به برآورد رابطه بين متغيرهاي و نيست.
- ضريب همبستگي پيرسون به عرض نقاط پراكندگي ارتباط دارد. به اين معني كه عرض نقاط در سرتاسر نمودار بايستي يكسان باشد. اين مفروضه را يكساني نقاط پراكندگي ميگويند.
همبستگي با پراكندگي تقريبا” يکسان همبستگي با پراكندگي ناهمگن همبستگي با پراكندگي يكسان
شكل همبستگي با پراكندگي يكسان و ناهمگن
2-5-عواملي كه بر ضريب همبستگي تاثيرگذارند:
هنگام تفسير ضريب همبستگي بايستي ماهيت جامعهاي را كه دو متغير در آن مورد مشاهده يا اندازهگيري شده است مورد بررسي قرار داد. ضريب همبستگي بين دو متغير از جامعهاي به جامعه ديگر فرق ميكند. زيرا:
الف- اساس رابطه از جامعهاي به جامعه ديگر فرق ميكند.
رابطه اصلي بين متغيرها ممكن است از جامعهاي به جامعه ديگر تفاوت داشته باشد.
به عنوان مثال: در افراد بشر در سنين 10 تا 16 سالگي بين سن تقويمي و توانايي فيزيولوژيكي همبستگي بالا وجود دارد.ولي بين اين دو متغير در سنين 20 تا 26 سالگي همبستگي وجود ندارد.
بين سن عقلي و سن تقويمي در دوران كودكي اوليه همبستگي مستقيم و بالا وجود دارد ولي بين دو متغير در مرحله كودكي ثانوي همبستگي وجود ندارد.
ب- پراكندگي متغيرها در جوامع مختلف، متفاوت است.
همبستگي بين دو متغير در جامعهاي كه بر اساس متغيرهاي مورد بررسي ناهمگن است بيشتر است از همبستگي همان متغيرها در جامعهاي كه بر حسب آن متغيرها همگن است. به عنوان مثال: در يك دانشكده (جامعه) بين قد و موفقيت در بازي بسكتبال همبستگي مثبت و بالايي وجود دارد. اما در تيم بسكتبال يك كشور چنين رابطهاي وجود ندارد. زيرا اعضاي تيم بسكتبال يك كشور همه بلند قد هستند. در گروهي كه ميزان تجانس يا همگني خيلي زياد است همبستگي بين متغيرها كمتر از همبستگي همان متغيرها در جامعهاي كه تجانس يا همگني كمتر است.
ج- همبستگي بين دو متغير تحت تاثير همبستگي آنها با متغير ثالثي قرار دارد. ممكن است همبستگي بين دو متغير بدليل همبستگي آنها با متغير ديگري باشد.
به عنوان مثال: همبستگي بين فيزيك و رياضي ممكن است بدليل همبستگي اين متغيرها با متغير هوش باشد. بنابراين در تفسير همبستگي بايستي به دنبال متغير يا متغيرهايي كه ممكن است موجب همبستگي بين متغيرهاي مورد مطالعه شدهاند بود.
3-5- تفسير ضريب همبستگي:
الف- ضريب همبستگي جهت و شدت رابطه بين دو متغير را تعيين ميكند. گرچه اين ضريب به صورت اعشاري بيان ميشود ولي تفسير آن نبايستي بر حسب درصد باشد.
به عنوان مثال: ضريب همبستگي 70/0 هفتاد درصد از رابطه بين متغيرهاي و را تعيين نميكند. ضريب همبستگي را نميتوان به صورت نسبت مورد مقايسه و تفسير كرد. به عنوان مثال: نميتوان گفت: ضريب همبستگي 90/0 دقيقاً دوبرابر ضريب همبستگي 45/0 است.
ب- همبستگي بين چند متغير ضرورتاً نشان دهنده رابطه علت و معلولي بين متغيرها نيست. و همبستگي بين دو متغير نبايستي به اين صورت تفسير شود كه يك متغير تنها علت متغير ديگري است. غالباً عوامل ديگري وجود دارند كه بر هر دو متغير تاثير ميگذارند،.به عنوان مثال: ممكن است چنين نتيجهگيري كنيم كه بين ميزان اضطراب و هوش همبستگي منفي وجود دارد. نبايد چنين تصور شود كه بين هوش و اضطراب رابطه علت و معلولي وجود دارد. بدين معني كه نميتوان گفت دانشآموزان مضطرب هستند چون باهوش نيستند يا اينكه دانشآموزان باهوش نيستند به علت اين كه مضطرب هستند. ممكن است ويژگيهاي اساسی و مهم ديگري نيز در مورد افراد وجود داشته باشد كه باعث ميشود برخي افراد ظاهراً كم هوش و مضطرب و برخي ديگر باهوش و بدون اضطراب به نظر آيند. تفسير چنين رابطهاي بين متغيرها بدون انجام پژوهش آموزش دشوار است. همبستگي بين متغيرها اين مطلب را بيان ميكند كه تغيير در يك متغير موجب تغيير در متغير ديگر شود يا خير؟
6- محاسبه ضريب همبستگي رتبهاي اسپيرمن ( و )
فرمول ضريب همبستگي اسپيرمن به شرح ذيل است.
اختلاف بين يك جفت رتبه = d
تعداد پرسشها = n
مجموع =
مثال: نمرههاي يك آزمون مقاله نويسي كه از دو معلم به عنوان داور درخواست شده كه مقالهها را مطالعه نموده و آنها را به ترتيب از 10 تا 1، رتبهبندي كنند. جدول ذيل رتبههاي دادهشده توسط هر يك از داوران را نشان ميدهد.
سئوال مطرح شده اين است كه: آيا بين رتبههاي اعلام شده توسط داوران رابطه معناداري وجود دارد؟ ضريب همبستگي رتبهاي اسپيرمن، ابزار مناسبي است كه ميزان رابطه يا همبستگي بين رتبههاي دادهشده را نشان ميدهد.
جدول رتبههاي دادهشده توسط هر يك از داوران
داور 2 داور 1 مقاله
0 0 4 4 A
0 0 1 1 B
4 2- 5 3 C
4 2- 9 7 D
0 0 2 2 E
4 2 8 10 F
1 1 5 6 G
1 1 9 10 H
9 3 3 6 I
1 1 7 8 J
با توجه به جدول تفسير ضريب همبستگي، =85/0 نشان دهنده همبستگي بالايي بين رتبههاي داده شده است.
توجه: به جاي ضريب همبستگي رتبهاي اسپيرمن ميتوان از ضريب همبستگي رتبهاي كندال ( tau,t) استفاده نمود.
7-5- ضريب تعيين: ضريب همبستگي، اندازه همبستگي بين دو متغير را نشان ميدهد. اين شاخص درباره ماهيت اين ارتباط چيز زيادي به ما نميگويد. آنچه اين ابزار نشان ميدهد عبارت است از وجود ارتباط و بالا و پايين بودن نسبي آن است.
اطلاعات كاملتر درباره همبستگي، هنگامي امكانپذير است كه شاخص ديگري به نام ضريب تعيين محاسبه شود. اين ضريب با استفاده از فرمول ذيل محاسبه ميشود.
(100) ( ) =
با محاسبه اين ضريب ميتوان تعيين نمود كه چند درصد از كل واريانس متغير ناشي از واريانس متغير است. به عنوان مثال:
الف- اگر ضريب همبستگي بين متغير و صفر باشد (0= )، ضريب تعيين مساوي صفر است: 0% = 100 * (0) =(100) ( ) =
(چنانچه همبستگي بين دو مهارت برابر صفر باشد، توانايي اجراي يك مهارت با توانايي اجراي مهارت ديگر كاملاً متفاوت است.)هيچيك از عوامل پراكندگي محاسبه شده بين دو متغير مشترك نميباشد.
ب- اگر همبستگي ( ) بين متغيرهاي و برابر (8/0= ) باشد، ضريب تعيين مساوي است با 64/0 =(100)* (8/0 ) =
Y
64 درصد از پراكندگي بين دو متغير مشترك است.
ج- چنانچه همبستگي ( ) بين دو متغير و برابر با (1= )باشد ضريب تعيين مساوي است با 100 =(100)* (1 ) =
(چنانچه همبستگي بين دو مهارت برابر باشد، توانايي مورد نياز براي اجراي يك مهارت، با ميزان توانايي لازم براي اجراي مهارت ديگر مساوي است)
100 درصد پراكندگي بين دو متغير مشترك است بايد توجه داشت
كه ضريب تعيين هيچگاه منفي نخواهد شد.
( اگر همبستگي بين دو مهارت 1- باشد، توانايي مورد نياز براي
افزايش يك مهارت با كاهش ميزان توانايي مهارت ديگر همراه است.)
یک دیدگاه
رونا ک ذر ه بین
با سلام
میشه لطف کنید یک روش ثحقیق در مورد ، روش های کمی شاخه ی روش های آماری توصیفی برای بنده ارسال کنید .
باتشکر از زحمات شما
سبا
با سلام
اگر می شود لطف کنید مقاله هایی با روش تحقیق همبستگی در رشته های علوم تربیتی یا روانشناسی برای بنده ارسال نمایید
با تشکر از وبلاگ و زحمتان خوب شما