خلاصه عملیات طریقالقدس:
۱-مقدمه:
عهدنامه ۱۹۷۵ در ۲۶ شهریور ۱۳۵۹ بهطور یکجانبه از طـرف عـراق لغـو شـد و متعاقبـاً در ۳۱ شـهریور ۱۳۵۹ حملـه گستردهای را به مرزهای ایران آغاز و مناطقی را در شمال غرب و غرب وجوب غرب ایران اشغال نمود. پس از حمله عـراق نیروهای ارتش انسجام اولیه را به دست آورده و با کمک ملت پیشروی دشمن را متوقف نمودند.
هنگامیکه درگیریهای مرزی از شهریور ۱۳۵۹ هجری خورشیدی آغاز شد، تیپ ۳ لشکر ۹۲ در پادگان آزادگان حضور داشت و با توجه به این امر، یک گروهان تقویتشده را بهعنوان نیروهای تأمینی به پاسگاههای مرزی در منطقههای چزابه، صفریه و سابله فرستاد؛ اما این نیروها پس از حمله رژیم بعث در ۳۱ شهریور ۱۳۵۹ هجری خورشیدی، مجبور به عقبنشینی شدند. درنتیجه نبردهای دشمن، پاسگاههای مرزی را به اشغال خود درآوردند و بهمرور پیشروی کردند، چهارم مهرماه ۱۳۵۹ تپه اللهاکبر تصرف نمود ولی در نهم مهرماه باز پس گرفته شد. و در ۱۸ مهر همان سال، از تنگه چزابه عبور و ۲۲ مهرماه بستان را تصرف نمودند.
نیروهای عراقی برای وصول به شهر سوسنگرد در سه محور عمومی تلاش کردند:
الف – محور پاسگاه مرزی سوبله –بستان – سوسنگرد دارای دو محور فرعی شمالی و جنوبی در جریان شرقی -غربی کرخـه میشود در هـر دو حـال بـرای وصـول بـه شـهر سوسنگرد و بستان عبور از کرخه الزامی بود
ب – محور طلایه- هویزه –سوسنگرد. این محور شمالی جنوبی است
ج- محور عمومی پادگان حمید، کرخه کور، حمیدیه که ابتدا جنوبی شمالی است و بعـد از وصـول بـه حمیدیـه و قطـع جاده اهواز حمیدیه –سوسنگرد، نیروهای عراقی با تغییر مسیر به سمت غـرب میتوانستند سوسـنگرد را از سـمت غـرب محاصره و مورد تهدید قرار دهند
بیست و هفتم مهرماه مجدداً تپه اللهاکبر به تصرف دشمن درآمد، بیست و دوم آبان ماه لشکر نهم زرهی با زیر امر گرفتن تیپ ۱۲ زرهی ل ۳ زرهی حمله به سوسنگرد را بهمنظور اشـغال آن آغاز نمود و توانست در مورخه ۲۵ آبان وارد حاشیه شهر سوسنگرد شود ولی با مقاومت عالی دلاور مردان ایرانی کـه سـه روز در محاصره بودند با کمک تیپ ۲ زرهـی ل ۹۲ زرهی و گروه رزمی ۱۴۷ لشکر ۷۷ پیاده به فرماندهی سرهنگ ستاد قاسمی و عناصـر جنگهای نـامنظم شـهید چمـران، ژانـدارمری سوسـنگرد، سـپاه سوسنگرد و نیروهای مردمی در تاریخ ۲۶ آبان دشمن را مجبور به عقبنشینی نمایند.
۲-فعالیتهای رژیم بعث پس از تصرف بستان:
بعد از تصرف شهر بستان، دشمن به حملههای خود ادامه داد و تا نزدیکی دشت آزادگان رسید و در ۲۷ مهر تپههای اللهاکبر را اشغال کرد اما رزمندگان اسلام با مستقر شدن در دشت آزادگان، مانع پیشروی آنان به این منطقه شدند.
برآورد اهداف تاکتیکی و استراتژیکی عراق از تجاوز به منطقه دشت آزادگان:
الف- پیوستگی جبهه شمالی و جنوبی خود در خوزستان ازنظر تأمینی تسریع و تحـصیل جابجـایی یگانهای نظـامی از جبهه شمالی به جنوبی و بالعکس کوتاه کردن مسیرهای تدارکاتی و آمادی بدون دور زدن هورالعظیم در داخل عراق.
ب- تهدید اهواز از سمت غرب و از محور بستان – سوسنگرد- حمیدیه و محور کرخه کور-حمیدیه
ج- تصرف شهرهای عربزبان بستان -سوسنگرد – حمیدیه با تصور استقبال مردم این منطقه از انضمام به عراق د- دورنگه داشتن شهر حلفائیه و استان عماره عراق از دسترس نیروهای مسلح ایران در یک حمله متقابـل کـه بـا تـصرف تنگه چزابه و ارتفاعات اللهاکبر امکانپذیر میگردید
۳-تجاوز عراق به جبهه میانی
هجوم نیروهای عراقی به خوزستان بعد از ۳۱ شهریور ۱۳۵۹ از محورها و معابر متعدد و با بهکارگیری نیروهای زرهی و مکانیزه مجهز، باعث تصرف بخشهای وسیعی از استان زرخیز خوزستان شد؛ بهطوریکه دشمن تا چند کیلومتری دزفول و اهواز پیشروی کرد. دشمن متجاوز در اوایل جنگ تحمیلی از طریق تنگ چزابه و جاده مرزی جفیر با بهرهگیری از ۲ لشکر پیاده و پیاده – مکانیزه به بستان حمله کرد و با اشغال بستان و ۷۰ روستای اطراف آن عدهای از اهالی این شهر را شهید و به اسارت خود درآورد و جنایات بیشماری را نیز در این منطقه مرتکب گردید. در جبهههای میانی خوزستان، نیروهای بعثی با تصرف شهر بستان حمله خود را بهمنظور قطع جاده اهواز – دزفول ادامه داده و قسمتهای وسیعی از دشت عباس را به تصرف خود درآوردند و در
پایین رودخانه کرخه متوقف و مستقر شدند. در محور جنوبی رودخانه کرخه، پس از تصرف بستان و ادامه پیشروی خود، شهر سوسنگرد را نیز به تصرف درآوردند. در شمال رود کرخه نیز با تصرف ارتفاعات اللهاکبر پادگان نظامی دشت آزادگان مورد تهدید قرار گرفت، اما در جبهه میانی بستان و مناطق گستردهای از استان خوزستان علیرغم اجرای چندین عملیات کوچک و بزرگ تا مهرماه ۶۰ این مناطق همچنان در تصرف دشمن بود؛ اگرچه رزمندگان اسلام قبل از فتح نهایی بستان، حملات و فداکاریهایی را درباز پسگیری این مناطق از خود نشان دادند. بهعنوانمثال در تاریخ ۱۵/۱۰/۵۹ نیروهای تیپ همدان و برادران سپاه مواضع سد کنندهای در مقابل دشمن به وجود آورده و با هجوم به آنها باعث متلاشی شدن ۲ تیپ و انهدام تعداد زیادی از تانکهای بعثیان گردیدند. در ادامه این نبردها در تاریخ ۳۱/۲/۶۰ ارتفاعات اللهاکبر پس از ۷ ماه به دست رزمندگان اسلام افتاد و نیروهای دشمن باتحمل تلفات و خسارات سنگین تا ۱۲ کیلومتری بستان عقبنشینی کردند
الف-سی و یکم شهریورماه ۱۳۵۹ با حمله به پاسگاههای مرزی عملیات خویش را آغاز نمود
ب-چهارم مهرماه ۱۳۵۹ تپه اللهاکبر تصرف نمود ولی در نهم مهرماه باز پس گرفته شد.
ج-بیست و دوم مهرماه شهر بستان را تصرف نمودند
هـ- بیست و هفتم مهرماه مجدداً تپه اللهاکبر به تصرف دشمن درآمد.(۷ ماه)
و- بیستودو آبان ماه لشکر نهم زرهی با زیر امر گرفتن تیپ ۱۲ زرهی لشکر ۳ زرهی حمله به سوسنگرد را بهمنظور اشغال آن آغاز نمود و توانست در مورخه ۲۵ آبان وارد شهر سوسنگرد شود ولی با مقاومت عالی دلاور مردان ایرانی که سه روز در محاصره بودند با کمک تیپ ۲ زرهی لشکر ۹۲ به فرمانده سرهنگ قاسمی با عبور از گردان ۱۴۸ لشکر ۷۷ پیاده و نیروهای مردمی در تاریخ ۲۶ آبان دشمن را مجبور به عقبنشینی نمایند.
۴-عملیات آفندی نیروهای ایران در جبهه میانی قبل از عملیات طریقالقدس:
پس از اشغال بستان، چندین عملیات برای آزادسازی تپههای اللهاکبر انجام شد: یکی از این عملیات در ۳۱ اردیبهشت ۱۳۶۰ هجری خورشیدی صورت گرفت که به آزادسازی تپههای اللهاکبر منجر شد. پسازآن در ۱۱ شهریور همان سال، نبرد دیگری به مرحله اجرا درآمد که بر پایه آن نیروهای خودی یک تپه رملی (شنی) را تصرف کردند و نام آن را «تپه سبز» گذاشتند. این تپه ۸۰۰ متر با خط مقدم دشمن فاصله داشت و از دیدهبانی بسیار خوبی برخوردار بود.
۵-عملیات آفندی نیروهای ایران در جبهه میانی قبل از عملیات طریقالقدس:
الف-آزاد سازی سوسنگرد در ۲۶ آبان ماه ۱۳۵۹ توسط تیپ ۲ ل ۹۲،، گروه شهید چمران، گروه رزمی ژاندارمری، گروه رزمی ۱۴۸ ل ۷۷، نیروهای مردمی و سپاه سوسنگرد (۲۶/ ۸ /۵۹ )
ب- عملیات نصر: توسط لشکر ۱۶ زرهی بهمنظور پاکسازی شمال کرخه و تصرف پادگان حمید که براثر پاتک سنگین دشمن متصرفات را از دست دادند (۱۵/۱۰/۱۳۵۹)
ج-آب بستن شمال کرخه توسط سازمان آب خوزستان در منطقه سید علی در شمال کرخه کور که منجر به عقبنشینی دشمن به کرانه جنوبی کرخه کور گردید.
د-عملیات خیبر (اللهاکبر): توسط تیپ ۳ ل ۹۲ -تیپ ۱ ل ۱۶-تیپ ۵۵ هوابرد ۱ – گد سپاه و نیروهای جنگهای نـامنظم شـهید چمران بهمنظور تصرف ارتفاعات ا …اکبر در منطقه عمومی سوسـنگرد کـه منـتج بـه آزادی تپههای اللهاکبر و منطقه شهیطهه و حدود یکصد کیلومترمربع از اراضی شمال سوسنگرد گردید؛ و یگانهای دشمن نابود گردیدند.(۳۱/ ۲ /۱۳۶۰)
هـ-عملیات طراح: توسط تیپ ۱ و تیپ ۳ لشکر ۱۶ زرهی، تیپ ۵۵ هوابرد، گروه رزمی ۲۰۷ لشکر ۹۲ و گردان سپاه سوسـنگرد، گردان سپاه حمیدیه و نیروهای جنگهای نامنظم شهید چمران بهمنظور گرفتن سر پل منطقه طـراح از دشـمن، کـه منجر به بیرون راندن دشمن به پشت رودخانه کرخه کور گردید (۵/۵ /۱۳۶۰) چهار روز بعـد از عملیـات دکتـر چمـران در همین منطقه به شهادت رسید.
و- عملیات در غرب تپه اللهاکبر: توسط لشکر ۱۶ زرهی، تیپ ۳ لشکر ۹۲ و گروه شهید چمران بهمنظور پاکسازی شـمال کرخه کور از عناصر دشمن و تصرف مواضع پدافندی دشمن در غرب سوسنگرد (۱۱/ ۶ /۱۳۶۰) در شمال کرخه کـور تـیپ ۳ لشکر ۹۲ توانست تپه سبز، که مشرفبه نیروهای دشمن بود را تصرف نماید ۹ صورت ز-عملیات شهید مدنی: توسط تیپ ۱ لشکر ۱۶ و گد ۱۷۶ مکانیزه و گد ۲۰۲ سوار زرهی و گروه شهید چمران در ادامه عملیات طراح صورت گرفت و سه روز ادامه داشت.۲۷/ ۶ /۶۰
۶-دلایل اصلی برای تقدم اجرای عملیات در منطقه جبهه میانی خوزستان:
الف- قطع ارتباط منطقه اشغالی شمالی دشمن یعنی منطقه دزفول با منطقه اشغالی جنـوبی در غـرب رودخانـه کـارون.
ب- قطع پیوستگی سبب میشد که در عملیات آینده در خوزستان دشمن نتواند از یکی از این دو جبهـه بـه نفـع جبهـه دیگر نیروهای آزاد خود را برداشت نماید.
ج- صرفهجویی در قوا که در صورت پیـروزی با استفاده از موانـع طبیعـی منطقـه مانند تنـگ چزابـه – سـاحل شـرقی هــورالعظیم وکرانــه رود خانــه نیــسان بــا نیــروی کــم درحــدود یــک لــشکر پدافنــدی مطمــئن بوجــود آورد.
د- بهره برداری های سیاسی – تبلیغاتی – روانی ونظامی علیه رژیم متجاوز عراق که با آزادسازی بستان امکان پذیر مـی گشت
۷-طراحی اولیه عملیات طریق القدس:
یک سال بعد عملیات پیروز ثامنالائمه (ع ) که در ۵ مهرماه ۱۳۶۰ با شرکت لشکر ۷۷ خراسان، تیپ ۳۷ زرهی، ۳ گردان تانک از لشکرهای ۱۶ و ۹۲ زرهی، گروه ۳۳ توپخانه، هوانیروز، نیروی هوایی و پشتیبانی منطقه ۲ شیراز ویمان های از سپاه پاسداران در پی فرمان قاطع حضرت امام (ره ) مبنی بر شکستن حصر آبادان انجام گرفت.
پس از اجرای موفقیتآمیز عملیات ثامنالائمه در پنجم مهر ۱۳۶۰ هجری خورشیدی و بنا بهفرمان امام خمینی (ره) مبنی بر آزادسازی آبادان، این شهر در این عملیات آزاد شد، بعد از انجام این نبرد، فرماندهان ارتش و سپاه پاسداران انقلاب اسلامی با یک فروند هواپیمای سی-۱۳۰ از خوزستان بهطرف تهران حرکت کردند.
سرنشینهای این هواپیما به دلیل سقوط هواپیما، به شهادت رسیدند.
به دنبال شهادت این فرماندهان غیور (سرتیپ ولیالله فلاحی رئیس ستاد کل ارتش، سرهنگ جواد فکوری فرمانده نیروی هوایی، سرهنگ موسی نامجو وزیر دفاع، سرگرد یوسف کلاه دوز معاون سپاه پاسداران و شهید محمد جهانآرا فرمانده سپاه خرمشهر) شرایط نیروی زمینی تغییر یافت، بدین ترتیب سرهنگ علی صیاد شیرازی بهعنوان فرمانده نیروی زمینی ارتش و سرتیپ قاسم علی ظهیر نژاد در مقام رئیس ستاد نیروی زمینی ارتش منصوب شدند. پسازآن سرهنگ صیاد شیرازی راهی منطقههای جنوب و غرب کشور شد و با شناسایی و بررسی شرایط این منطقهها، به تهران بازگشت و در جلسه شورای عالی دفاع با حضور فرماندهان ارتش و سپاه پاسداران، تصمیم گرفته شد، پس از عملیات ثامنالائمه (ع) تدبیر عملیاتی فرماندهان و طراحان نیروی زمینی ارتش و نیروی بسیج مردمی بر این قرار گرفت که بـا انجـام عملیات آفندی وسیع نیروهای دشمن را در یک منطقه منهدم نمایند و سپس با اتکا به مواضـع طبیعـی در آنجـا پدافنـد نموده و باصرفه جویی در قوا نیروهای خودی آزادشده از آن منطقه را برای پدافند درجایی دیگر بکار گیرند. بر اساس توافق بین مسئولان ارتش و سپاه طرحهای عملیاتی مشترکی را بنام کربلا نامگذاری و پیشبینی نمودند که با اجرای حدود ۱۲ عملیات عمده مناطق اشغالشده آزاد شود.
۸-فرماندهی عملیات طریقالقدس:
در عملیات طریقالقدس، علی صیاد شیرازی (فرمانده نیروی زمینی ارتش) فرماندهی نیروهای ارتشی و محسن رضایی (فرمانده کل سپاه پاسداران) فرماندهی نیروهای سپاهی را بر عهده داشتند. در سطح قرارگاه عملیاتی؛ سرهنگ ستاد مسعود منفرد نیاکی هدایت نیروهای ارتشی را عهدهدار بود و غلامعلی رشید فرمانده عملیاتی نیروهای سپاهی بود که جبهه شمالی به یحیی رحیم صفوی و جبهه جنوبی بهصورت مشترک به مرتضی قربانی و محمدعلی عزیز جعفری واگذارشده بود
الف-فرماندهی قرارگاه عملیاتی کربلا ۱:
در ۲۹ آبان ماه یک فرماندهی عملیاتی، به نام قرارگاه عملیاتی کربلا ۱ به فرماندهی امیر سرتیپ شهید مسعود منفرد نیاکی، فرمانده وقت لشکر ۹۲ و جانشین فرماندهی نزاجا در جنوب، در جوار پاسگاه فرماندهی لشکر ۹۲ در شمال حمیدیه تشکیل شد و نیروهای شمال و جنوب کرخه به شرح زیر در کنترل عملیاتی این فرماندهی قرار گرفتند:
ب-فرماندهی جنوب کرخه: شامل تیپهای ۱ و ۲ زرهی لشکر ۱۶ زرهی قزوین و تیپهای عاشورا و کربلا از سپاه پاسداران به فرماندهی فرمانده لشکر ۱۶ زرهی
ج-فرماندهی شمال کرخه: شامل تیپ ۳ زرهی لشکر ۹۲ زرهی و تیپهای امام حسین و امام سجاد از سپاه پاسداران به فرماندهی فرمانده تیپ ۳ زرهی
تیپ ۲ زرهی لشکر ۹۲ بهصورت ۲ گروه رزمی در شمال و جنوب کرخه در حوالی روستای سبحانی بهعنوان احتیاط سازماندهی شد کاربرد احتیاط بنا به دستور فرماندهی
سپاه پاسداران نیز پاسگاه فرماندهی خود را به فرماندهی برادر رشید علی نور در روستای بردیه در جنوب کرخه در کنار جاده سوسنگرد – بستان مستقر کرد
همچنین سرهنگ صیاد شیرازی برای اجرای این عملیات تعدادی از افسران ستاد شورای عالی دفاع و تعدادی از اساتید دانشکده فرماندهی و ستاد ارتش را برای قرارگاه مقدم نیروی زمینی در خوزستان و لشکرها انتخاب کرد و هنگامیکه این قرارگاه تشکیل شد، به این شورا دستور داد تا بهمنظور اجرای عملیات در خوزستان، طرح کاملی را تهیه کنند. آنان در این طرح خوزستان را به سه منطقه شمال، میانی و جنوب تقسیم کردند که شامل شهرهایی همچون دزفول، آزادگان، بستان، سوسنگرد، اهواز و خرمشهر بود. پس از طراحی و شناسایی منطقهها، اطلاعات بهدستآمده بهوسیله گروههای اطلاعاتی منطقه ارتش و رزمندگان اسلام مبنی بر مساحت این نواحی؛ در جلسهای تصمیم گرفته شد باگذشت کمتر از ۹ ماه پـس از عملیـات ثامنالائمه، در منطقه میانی خوزستان به نام دشت آزادگان، عملیات کربلای ۱ یا همان طریقالقدس صورت پذیرد.
«اولین عملیات با راهبرد جدید نیروهای مسلح ایران با مفهوم همکاری و مشارکت کامل ارتش و سپاه که بانام عملیات کربلا نامگذاری و با عنوان طرح کربلا ۱ طرحریزی و به نام عملیات طریقالقدس اجرا شد که بهتمامی اهداف طرحریزیشده خود واصل گردید.»
۹- محدوده منطقه عملیات کربلا ۱ عبارت بود از:
موقعیت و محدوده جغرافیایی منطقه عملیاتی:
منطقه عملیاتی طریقالقدس حدوداً بین عرض ۳۱ درجه و ۲۹ دقیقه، ۳۱ درجه و ۵۲ دقیقه شمالی و طول جغرافیایی ۴۷ درجه و ۵۴ دقیقه و ۴۸ درجه و ۹ دقیقه طول شرقی قرارگرفته است. این منطقه در حدود ۷۵ کیلومتری شهر اهواز و در منطقه عمومی دشت آزادگان و در ۲۵ کیلومتری جنوب غربی سوسنگرد قرار دارد. منطقه عملیاتی مذکور دارای وسعت حدود ۳۰۰ کیلومترمربع بوده و از حیث جمعیتی دارای جمعیت عرب و فرهنگی عشایری هست.
این منطقه از شمال به ارتفاعات میش داغ و ارتفاعات اللهاکبر و از شرق به شهر حمیدیه و رودخانه کرخه و از غرب به هورالعظیم و از جنوب به هویزه محدود میگردد. شهر بستان در مرکز منطقه عملیاتی و مهمترین قسمت این منطقه در طول جغرافیایی ۴۷ درجه و ۵۹ دقیقه و عرض جغرافیایی ۳۱ درجه و ۴۳ دقیقه ارتفاع ۱۲ متری از سطح دریا قرار دارد. از حیث منطقه عملیاتی، در این منطقه رودخانههای فصلی ورودهای دائمی متعددی چون کرخه وجود دارد که قابل کانالیزه شدن برای واحدهای نظامی هست. ازلحاظ موقعیت جغرافیایی، شمال منطقه عملیاتی طریقالقدس را منطقه رملی و تپههای شنی و غرب منطقه را باتلاقهای هور الهویزه تشکیل داده است که غیرقابلعبور هست. ازلحاظ اقلیمی، بستان شهری گرم و خشک بیابانی بوده که در دشت نسبتاً مسطح روی رسوبات دانهریز ساحلی قرارگرفته است.
این منطقه در غرب سوسنگرد، در دشت آزادگان خوزستان در حدفاصل زمینهای رملی در شمال و رودخانه نیسان در جنوب و در دو محور شمال و جنوب رودخانه کرخه، بهعبارتدیگر منطقه نبرد از شمال به ارتفاعات میش داغ در خوزستان، از غرب به هورالعظیم و محور چزابه، از جنوب به رودخانه کرخه و دشت آزادگان میرسید. این منطقه ازنظر طبیعی به دلیل عبور رودخانه کرخه از میان آن، به دو قسمت شمال و جنوب تقسیمشده بود.
بهطورکلی آبوهوای منطقه مذکور گرم و مرطوب بوده و بیشترین درجه حرارت آن در تابستان به ۵۰ درجه بالای صفر و کمترین آن در زمستان به ۱ درجه بالای صفر میرسد و متوسط باران سالیانه آن به ۱۵۰ میلیمتر میرسد و در کل منطقه، در فصل زمستان بارندگی زیاد میگردد. بهاستثنای روستاها و در کنار رودخانهها پوشش گیاهی وجود نداشته و پوشش گیاهی موجود در منطقه عمدتاً گیاهان عمومی است. تنها رود مهم و حائز اهمیت در این قسمت، رود کرخه است که بعد از کارون طولانیترین رود خوزستان به شمار میرود.
شهرهای مهم منطقه شامل شهرهای سوسنگرد، بستان و حمیدیه هست. شبکه راههای موجود در منطقه منحصر به یک جاده آسفالته از مسیر سوسنگرد – بستان – چزابه بوده و یک جاده خاکی که از حمیدیه به بستان متصل میشد و نهایتاً به چزابه وصل شده و به عراق منتهی میشود.
در کل، بستان با آبوهوای گرم دارای پوشش گیاهی چون درختان گز و کنار و گیاهان دارویی و صنعتی و علوفه برای چرای دام هست.
ازلحاظ وضعیت اقتصادی و انسانی، اقتصاد بستان را کشاورزی دامداری و صنایعدستی و ماهیگیری تشکیل میدهد و وجود رودخانه پر آب کرخه و زمینهای بارور ناحیه، وضع این بخش را نسبتاً مطلوب ساخته است.
طبیعت بستان و عوارض طبیعی موجود در اطراف این شهر برای نیروهای عراقی که بیش از ۱۴ ماه منطقه را در دست داشتند دژ تسخیرناپذیری ایجاد کرده بود؛ زیرا در شمال و شمال شرقی بستان وجود ارتفاعات رملی میش داغ و اللهاکبر و در جنوب وجود هور الهویزه تقریباً آزادسازی شهر بستان را غیرممکن میساخت.
خشکی عمده منطقهای که عملیات طریقالقدس در آن انجام میشد، پوشیده از شنزار و رملهای بیابانی بود که حرکت دادنِ نیروهای پیاده و نیز عبور نفربرها، تجهیزات زرهی و ادوات نظامی در آن، امکانپذیر نبود. مدتی قبل از اجرای عملیات طریقالقدس، جهاد سازندگی با مشارکت یگانهای مهندسی ارتش، اقدام به احداث جادهای به طول ۸ تا ۱۰ کیلومتر، در عمق این شنزارها نمود که عملیات طراحی و احداث آن نیز ۲۵ روز بهطور انجامید. این جاده مخصوص تا نزدیکی محل استقرار توپخانه و نیروهای احتیاط ارتش عراق، ادامه داشت. شب ۸ آذرماه نیز براثر بارش باران، خاکِ این منطقه سفت و تا حدودی قابلعبور گردید که پس از بارش باران، بلافاصله فرمانِ آغاز عملیات را صادر گردید.
محدوده عملیات طریقالقدس حـدوداً عرضی برابر ۳۰ کیلومتر و عمقی نزدیک ۸۰ کیلومتر را دارا میباشد.
۱۰-نهرهای موجود در منطقه:
(الف) نهر کرخه کور: که در حمیدیه از کرخه جدا و پس از طی یک مسافت ۵۰ کیلومتری در شمال هـویزه بـه هـورالعظیم میریزد.
(ب) نهرمالیکه در شمال نهر سوسنگرد از کرخه جدا میشود و پس از طی مسافتی بـه نـام نیـسان و نهایتاً بـه هـورالعظیم میریزد.
(ج) نهرعبید که در ۲ کیلومتری غرب سوسنگرد از کرخه منشعب میشود و نهایتاً پـس از طـی مـسافتی بـه هـورالعظیم میریزد.
(د) نهر رمیم: رودخانه کرخه دیانتهای مسیر خود در غرب بستان به دوشاخه تقسیمشده کـه شـاخه شـمالی کرخـه و شاخه جنوبی رمیم نامیده میشود
(هـ) شط آل عباس که فصلی بوده و نهایتاً به هورالعظیم میریزد
۱۱- بررسی منطقه جبهه میانی ازنظر جنبههای نظامی:
بارزترین ارزش نظامی جبهه میانی در این منطقه وجود محور حلفائیه – چزابه – سوسنگرد – حمیدیه و اهواز هست دریک سر این معبر اهواز (مرکز خوزستان) به فاصله ۹۰ کیلومتر از مرز قرار دارد و با استفاده از این محور عراق میتواند این شهر را از سمت غرب مورد تهدید قرار دهد.
-متقابلاً شهر حلفائیه مرکز استان عماره عراق در آن سر دیگر این معبر و در فاصله ۴۰ کیلومتری از مرز ایران قرار دارد و دستیابی ایران به حلفائیه موجب قطع محور بغداد – عماره –بصره میشود که از دیدگاههای تاکتیکی و استراتژی بسیار مهم است.
– اگر مبدأ این محور را حلفائیه بگیریم پس از ۴۰ کیلومتر به پاسگاه مرزی شیب عراق رسیده که در مقابل آن پاسگاه مرزی ایران به سوبله قرار دارد. تنگ چزابه که از نقاط مهم می باشد در این منطقه قرار دارد اگر از حدفاصل بین پاسگاه سوبله و شهر بستان به علت وجود تپهماهورهای رملی در شمال و سواحل مردابی هورالعظیم در جنوب، عرض معبر تنگشده که این نقطه بنام تنگ چزابه معروف است عرض آن در فصول مختلف به سبب پرآبی هور یا کمآبی هورالعظیم بین ۲ تا کمتر از یک کیلومتر متغیر است.
– این محور پس از رسیدن به شمال بستان به دوشاخه تقسیم میشود که شاخه شمال درامتداد کرانه شمال کرخه و دیگری از طریق پل بستان روی کرخه و در کناره جنوبی رودخانه امتداد و در حمیدیه به هم متصل و بهصورت یک محور واحد تا اهواز ادامه مییابد. در امتداد محور شمال هیچ شهر بزرگی یا کوچگی وجود ندارد.
– در این معبر و به فاصله حدود ۲۰ کیلومتری شرق بستان تپههای اللهاکبر که دارای دید و تیر عالی روی محور شمال و حتی قسمتی از محور جنوبی بوده و قابلیت یک موضع پدافندی عالی را دارا میباشد؛ و از تپههای اللهاکبر تا پادگان دشت آزادگان تپههای کوچکتری وجود دارد که میتواند بهعنوان مواضع تأخیری استفاده نمود.
-در محور جنوبی شهرهای بستان – سوسنگرد و حمیدیه قرارگرفته اندکه هرچند شهرها در مباحث تاکتیکی حداقل تا رده لشگر مانع محسوب میشوند ولی از دیدگاه عملیاتی و استراتژی تصرف آنها امتیازات سیاسی –نظامی –اقتصادی – و تبلیغاتی زیادی را برای نیروی فاتح به دنبال خواهد داشت بخصوص اگر شهرها دارای ویژگی خاصی باشند مثل سوسنگرد که مرکز فرمانداری دشت آزادگان محسوب میگردد و عرب بودن مردم این منطقه و تصرف آن بهعنوان یک برگ برنده درداست دیپلماتها درمیز مذاکرات و چانهزنی سیاسی برای کسب امتیاز بهحساب میآمد.
– با توجه به موارد ذکرشده شهرهای بستان – سوسنگرد و حمیدیه عوارض حساس محور جنوبی و تپههای اللهاکبر عارضه حساس محورشمار محسوب میشوند تنگ چزابه و پلهای روی رودخانه کرخه در بستان و سوسنگرد و حمیدیه نیز عارضه حساس محسوب میشوند. موانع منطقه رودخانه و انشعابات آن مرداب هورالعظیم و مناطق رملی شمال کرخه و دامنه میشداغ هستند.
۱۲-زمین منطقه:
در امتداد مسیر رودخانه در قسمت جنوبی دشت و در قسمت شمالی تپهماهور است. در این منطقه دو رشته تپـه تقریباً موازی از شمال بستان تا حمیدیه وجود دارد که رشته تپههای جنوبی که بلندترین آن تپههای اللهاکبر بـه ارتفـاع ۲۰ متر سخت و محکم میباشد و. مشخصترین و عمدهترین ارتفاعات شمال کرخه، بلندیهای میش داغ هـستند کـه از شمال غربی سوسنگرد شروع و با عبور از شمال بستان تقریباً موازی با مرزها تپههای رقابیه در جنوب شروع و تا فکه ادامه مییابد.
خشکی عمده منطقهای که عملیات طریقالقدس در آن انجام میشد، پوشیده از شنزار و رملهای بیابانی بود که حرکت دادنِ نیروهای پیاده و نیز عبور نفربرها، تجهیزات زرهی و ادوات نظامی در آن، امکانپذیر نبود. مدتی قبل از اجرای عملیات طریقالقدس، جهاد سازندگی با مشارکت یگانهای مهندسی ارتش، اقدام به احداث جادهای به طول ۸ تا ۱۰ کیلومتر، در عمق این شنزارها نمود که عملیات طراحی و احداث آن نیز ۲۵ روز بهطور انجامید. این جاده مخصوص تا نزدیکی محل استقرار توپخانه و نیروهای احتیاط ارتش عراق، ادامه داشت. شب ۸ آذرماه نیز براثر بارش باران، خاکِ این منطقه سفت و تا حدودی قابلعبور گردید که پس از بارش باران، فرمانِ آغاز عملیات را صادر کرد
بهمنظور آزادسازی مناطق اشغالی غرب سوسنگرد و آزادسازی شهر مرزی بستان تا نقطه مرزی چزابه و روستاهای همجوار آن، همچنین تأمین امنیت مرز و نیز دسترسی به منطقه وسیع هورالهویزه بود؛ و همچنین ایجاد شکاف در جبهه بههمپیوسته دشمن در سراسر غرب استان خوزستان.
۱۳-انتخاب هدف: انتخاب بستان بهعنوان شهری که باید از دشمن پس گرفته شود یک هدف استراتژیکی و هم تاکتیکی است استراتژیکی از این نظر که در جنگ تصرف شهرها و تبلیغات درباره آنیک حربۀ تبلیغاتی بزرگ برای متقاعـد سـاختن افکـار عمـومی مردم هر دو کشور درباره قدرتمندی نیروهای نظامی فاتح و زبـونی دشـمن و بهرهبرداری سیاسـی، تبلیغـاتی، روانـی و نظامی علیه متجاوز است. افکار عامه که به حقایق مسائل نظامی آشنایی چندانی نداشته و ارزش نظامی یک ارتفاع یا یک معبر و خلاصه عوارض حساس و کلیدی زمینی را خیلی بهزحمت درک و فهم مینماید در عوض بانام شـهر آشـنایی دارد هرچند که از میزان ارزش تاکتیکی و استراتژیکی آن آگاه نباشد و لذا سقوط یـک شـهر و یـا تـصرف آن را تجـسم شکست و پیروزی نیروهای نظامی دانسته و به همین سبب نمونههای بسیاری وجود دارد که لجاجت فرماندهان نظـامی برای تصرف یک شهر آنان را از دستیابی به هدفهای کلی و اساسیتری درنبرد بازداشته است.
۱۴-اهداف عملیات طریقالقدس:
مهمترین اهدافی که در عملیات طریقالقدس موردنظر بود، عبارت است از:
الف- قطع ارتباط دشمن از شمال به جنوب، بهطوریکه این هدف با تصرف تنگه چزابه و بستن آن امکانپذیر میگردید.
ب- آزادسازی شهر بستان که دشمن مخصوصاً شخص صدام روی آن تبلیغات وسیعی به راه انداخته بود.
ج- انهدام نیروهای دشمن که حدود ۶ تیپ برآورد میشد.
هـ- آزادسازی ۷۰ روستا و ۴۵۰۰ الی ۵۰۰۰ نفر از عشایر محلی که تحت سلطه نیروهای عراق در مناطق اشغالشده به سر میبردند.
و-تصرف و تأمین منطقه سوسنگرد تنگه چزابه
ز- رسیدن به مرز بینالمللی در حدفاصل هور العظیم.
ح-آزاد سازی منطقهای با وسعت حدود ۸۰۰ کیلومترمربع که بیش از ۲ برابر منطقه آزادشده در جریان شکستن حصر آبادان بود.
برای اجرای این عملیات گسترده که در کنار هدف اصلی آن یعنی انهدام دشمن، آزادسازی بستان، رسیدن به مرز و تأمین تنگ چزابه را نیز در برمیگرفت و در چند نوبت در محورهای مختلف، عملیات کم دامنهای طرحریزیشده بود که با انجام این عملیات، دشمن از منطقه اللهاکبر تا غرب جابر حمدان و در غرب سوسنگرد تا دهلاویه به عقب رانده شد.
بهطورکلی اهدافی که در این طرح دنبال میشد، علاوه بر آزادسازی بستان و آزادسازی بیش از ۱۰۰ روستای مناطق محروم به همراه برادران و خواهران عرب اسیر در این مناطق، اهدافی چون قطع ارتباط راه شمالی و جنوب که مورداستفاده ارتش عراق بوده و ازلحاظ نظامی ارزش فراوانی داشت و همچنین انهدام نیروها را نیز در برداشت.
۱۵-سایر اهداف عملیات
تصرف تنگ چزابه که در عمق خطوط دشمن قرار داشت، مهمترین هدف طرح بود که برای دستیابی به آن شاهد، یکی از شاهکارهای تمام جنگ بودیم.
چزابه منطقهای است که تا چهار کیلومتری برای عبور از آن عرضی بیش از ۱۰۰۰ تا ۱۵۰۰ متر ندارد و راه عبور نیروهای دشمن از شمال منطقه به جنوب است.
علاوه بر این موارد، بعد از عملیات ثامنالائمه، این اولین عملیاتی بود که از برنامهریزی و انسجام دقیقتری نسبت به سایر عملیات انجامشده برخوردار بود.
افزایش سطح اهداف عملیاتی نشانگر ظرافت و دقت برنامهریزی در تدبیر و طراحی عملیات بود. یکی از فرماندهان سپاه پاسداران در مورد گسترش سازمان رزم سپاه میگوید:
الف- ما بهخوبی توانستیم با تجدیدنظر و سازماندهی نیروهایمان بخش وسیعی از نیروهای مردمی که عامل مؤثری در این عملیات بودند را وارد صحنه کرده و تجارب باارزشی به دست آوریم.
ب- طراحی عبور از رمل، بهعنوان محور شمالی عملیات یکی دیگر از ویژگیها و اهداف عملیات بود. عملیات طریقالقدس درواقع بیانگر لیاقت ایرانیها در ایجاد و کنترل عملیات نظامی مختلف در سطح وسیع بود علاوه بر آن پاتک بستان ایران را قادر ساخت که برای اولین بار با موفقیتی چشمگیر تاکتیکهای موج انسانی را که بعدها تاکتیک حاکم بر جبهههای جنگ شد، به مرحله آزمایش بگذارد.
۱۶-اهمیت عملیات طریقالقدس:
: اهمیت استراتژیک این عملیات بدان جهت است که نیروهای ایرانی با دور زدن قوای دشمن از طریق تپههای رملی غیرقابلعبور شمال بستان، با غافلگیری کامل همزمان به کلیه خطوط دشمن از دهلاویه تا تنگه مرزی چزابه حمله کردند. البته مقاومت دشمن در جنوب منطقه عملیاتی، پیشروی در این محور را ممکن نساخت اما چند روز بعد که عراق سعی کرد از این منطقه به سمت بستان پاتک کرده و شهر را دوباره اشغال کند متحمل تلفات سنگینی شد و بهناچار تا جنوب رودخانه نیسان که بسیار بیشتر از هدف پیشبینیشده در عملیات بود، عقبنشینی کرد.
همچنین عملیات طریقالقدس ازآنجهت ا همت داردکه پیروزی در آن سبب شـد تـا پیوسـتگی خطـوط مواصـلاتی دشـمن از جنوب به شمال و بالعکس در منطقه عملیاتی خوزستان قطع گردیـد و دشـمن در عملیات آتـی نتوانـد بـه سـهولت بـا جابجایی نیروهای خود، جبهه شمالی یا جنوبی را تقویت نماید و این عملیات پلی بـرای پیـروزی در عملیات آتـی قلمداد شد.
۱۷-موقعیت جبهه جنوب غربی کشور ازنظر جغرافیای طبیعی را میتوان ازنظر شکل و هدفهای استراتژیک به سه جبهه تقسیم کرد: جبهههای شمالی- میانی – جنوبی
الف-موقعیت جبهه جنوبی: شامل مناطق غرب رودخانه کارون در محدوده کرانه جنوبی رودخانه کرخه کور در شمال تـا ارونـد در جنوب بود
ب-موقعیت جبهه میانی: حدفاصل دامنههای جنوبی میش داغ تا کرانههای جنوبی رودخانه کرخه کور بود که مناطق شمالی و جنوبی رودخانه کرخه از حمیدیه تا غرب بستان دربرمی گرفت
منطقه میانی خوزستان بهطورکلی شامل منطقه عمومی دشت آزادگان میگردد که از بخشداری حمیدیه واقع در ۲۵ کیلومتری شمال غربی اهواز شروع و به سمت غرب تا مرداب هور العظیم و مرز ایران و عراق امتداد مییابد. حدوداً عرضی برابر ۳۰ کیلومتر و عمقی نزدیک ۸۰ کیلومتر را دارا میباشد
ج-موقعیت جبهه شمالی: مناطق غرب رودخانه کرخه در حدفاصل ارتفاعات میشداق در جنوب تا مناطق شمالی محور موسیان- عین خوش – پای پل را شامل میشد.
۱۸-یگانهای شرکتکننده در عملیات طریقالقدس:
در این عملیات نیروی ارتش جمهوری اسلامی ایران با چهار تیپ زرهی از لشکرهای ۱۶ و ۹۲ زرهی و همچنین یک تیپ پیاده از لشکر ۷۷ خراسان و یک گردان از ژاندارمری با پشتیبانی آتش گروه ۳۳ توپخانه، هوانیروز و پشتیبانی نیروی هوایی ارتش و سپاه پاسداران با ۴ تیپ پیاده از نیروهای بسیج مردمی و پشتیبانی مهندسی رزمی جهاد سازندگی شرکت نمودند.
در عملیات طریقالقدس نیروهای سپاه پاسداران برای اولین بار در قالب تیپ سبک، سازماندهی شدند که از نیروهای داوطلب بسیجی، ذیل این تیپها استفاده میشد. درمجموع یگانهای نیروهای مسلح ایران شامل؛ ۲۶گردان از سپاه پاسداران (هر گردان در حدود ۲۷۰ نفر) و ۲۳ گردان از ارتش (۹ گردان تانک،۸ گردان مکانیزه، ۴ گردان پیاده و ۲ گردان سوار زرهی، هر گردان پیاده حدود ۱۱۰۰ نفر)، یک گردان ژاندارمری،۸ گردان توپخانه و ۲ گردان پدافند هوایی، هوانیروز و نیروی هوایی ارتش در این عملیات شرکت داشتند.
الف-نیروهای ارتش جمهوری اسلامی ایران:
نیروی زمینی:
تیپ ۲ از لشکر ۹۲ زرهی (۲ گردان تانک، ۲ گردان مکانیزه)، به فرماندهی (احتیاط) در حوالی روستای سبحانی
تیپ ۳ از لشکر ۹۲ زرهی (۲ گردان تانک، ۲ گردان مکانیزه، ۱ گردان سوار زرهی) به فرماندهی سرهنگ بهرامی
تیپ ۱ از لشکر ۱۶ زرهی (۲ گردان تانک، ۲ گردان مکانیزه، ۱ گردان پیاده،۱ گردان ژاندارمری) به فرماندهی سرهنگ جمشیدی
تیپ ۲ از لشکر ۱۶ زرهی (۲ گردان تانک، ۲ گردان مکانیزه، ۱ گردان ژاندارمری) به فرماندهی سرهنگ زمان فر
تیپ ۱ لشکر ۷۷ پیاده (۳ گردان پیاده -یک گردان تانک) به فرماندهی سرهنگ امینیان
توپخانه لشکرها: لشکر ۹۲(۱ گردان)، لشکر ۱۶(۲ گردان و ۱ گردان پدافند)، ل ۷۷(۱ گردان)
گروه ۳۳ توپخانه۴ گردان توپخانه –یک گردان پدافند هوایی
توپخانه ارتش (۸ گردان -۲ گردان پدافند هوایی)
مهندسی رزمی (۲ گردان)
بهداری (۲ گردان) در پشتیبانی عمومی
پشتیبانی (۲ گردان)
هوانیروز (۲ گردان مختلط) پشتیبانی آتش، تخلیه مجروح، حمل آماد و نیرو و…
نیروی هوایی ارتش: پشتیبانی هوایی و شناسایی و ترابری
ژاندارمری
در عملیات طریقالقدس نیروهای سپاه پاسداران برای اولین بار در قالب تیپ سبک، سازماندهی شدند که از نیروهای داوطلب بسیجی، ذیل این تیپها استفاده میشد. درمجموع یگانهای سپاه پاسداران شامل؛ ۲۶ گردان (هر گردان در حدود ۲۷۰ نفر)
ب-سپاه پاسداران:
تیپ ۱ عاشورا (۹ گردان) به فرماندهی عزیز جعفری
تیپ ۲ کربلا (۳ گردان) به فرماندهی مرتضی قربانی
تیپ ۳ امام حسین (۸ گردان) به فرماندهی حسین خرازی
تیپ ۴ امام سجاد (؟ گردان) به فرماندهی رحیم صفوی(احتیاط) درسایر مدارک ۳گردان منظوز شده است.
تیپ امام حسن (۳ گردان) (احتیاط)
ج-ستادپشتیبانی جنگ و جهاد سازندگی:
پشتیبانیهای مهندسی و سایر پشتیبانیهای موردنیاز برای فرماندهی قرارگاه کربلا در تقدم یکم برای سپاه پاسداران
فعالیت ستاد پشتیبانی جهاد سازندگی از رزمندگان اسلام: این ستاد ازنظر اقدامهای مهندسی، تهیه جاده و قرارگاهها؛ یگانهای عملکننده را یاری میکرد. پس از مشخص شدن تعداد نیروها، جادههای موردنیاز، مسیرها و محورها تصمیم گرفته شد به دلیل آنکه منطقه بهصورت رملی (شن یا ماسه نرم) بود، ضرورت داشت عملیات را با یک تک احاطهای انجام دهند تا از خسارتها و تلفات کاسته شود.
-مهیا شدن (کشیدن جاده در تپههای رملی) سرباز جمعه موسوی از اهالی بستان در جمعآوری اطلاعات به تیپ ۲ ل ۹۲ کمک میکرد، وی متوجه شد بین تپه سـبز تا بستان در بین تپههای رملی مسیری مناسب جهت جادهسازی و تپههای بلنـدی، کـه مـشرف بـر مواضـع دشـمن هستند وجود دارد این مطالب پس از شناسایی دقیق این تفکر را که میتوان از این مسیر بـه عقبـه دشـمن دستیافت را تقویت نمود. لذا اقدامات به شرح ذیل به عمل آمد. سه دیدگاه مناسب در فواصل (۵ -۱۲-۱۹) کیلومتری از تپه سبز برقرار گردید؛ و ستاد پشتیبانی از جنگ (جهاد سـمنان) با همکاری گردانهای مهندسی ارتش، کار ساختن یک جاده تاکتیکی را در شرایط بسیار سخت شروع و ظرف مدت دو هفته جادهای به ارتفـاع نـیم متـر و به طول ۱۵ کیلومتر از رملها آماده نموند تا نیروهای زرهی و پیاده بتوانند بهراحتی عمل احاطه را بهگونهای انجام دهند که دشـمن را غـافلگیر نمایند
۱۹-استعداد نیروهای عراق:
الف-۲۴گردان پیاده، ۱۳گردان زرهی، ۷گردان مکانیزه ، ۱۳گردان کماندو، ۴گردان گارد ریاست جمهوری و ۶ گردان توپخانه
ب-یگانهایی که در منطقه عملیاتی طریقالقدس حضور یافتند، عبارت بودند از:
(۱) تیپهای ۳۰ زرهی، ۱۶ زرهی و ۲۵ مکانیزه از لشکر ۶ زرهی؛
(۲) تیپ ۲۶ زرهی از لشکر ۵ مکانیزه؛
(۳) تیپ ۱۲ زرهی از لشکر ۳ زرهی؛
(۴)تیپ گارد ریاست جمهوری؛
(۵)تیپهای ۳۱ و ۳۲ نیروی مخصوص؛
(۶)تیپ ۴۸ پیاده از لشکر ۱۱ پیاده؛
(۷)تیپ ۹۶ پیاده؛
(۸) تیپ ۹۳ پیاده از لشکر ۴ پیاده کوهستانی؛
(۹)تیپ ۲۳ پیاده از لشکر ۸ پیاده؛
(۱۰)تیپ ۴۲۲ پیاده؛
(۱۱) یک تیپ جیش الشعبی؛
(۱۲)نیروهای کماندویی لشکر ۷؛
(۱۳) گردانهای توپخانه ۳۲۱، ۳۵۵، ۳۸۲، ۳۶۸، ۳۳۰، یک آتشبار از گردان ۳۹۰ و دو آتشبار از گردان ۳۶۲، درمجموع شش گردان توپخانه.
۲۰-طرحریزی عملیات توسط اساتید مجرب دافوس ارتش و معاونت عملیات و اطلاعات نیروی زمینی ارتش و سپاه پاسداران:
سرهنگ صیاد شیرازی برای اجرای این عملیات تعدادی از افسران ستاد شورای عالی دفاع و اساتید دافوس ارتش را برای قرارگاه مقدم نیروی زمینی در خوزستان و لشکرها انتخاب کرد و هنگامیکه این قرارگاه تشکیل شد، به این شورا دستور داد تا بهمنظور اجرای عملیات در خوزستان، طرح کاملی را تهیه کنند. آنان در این طرح خوزستان را به سه منطقه شمال، میانی و جنوب تقسیم کردند که شامل شهرهایی همچون دزفول، آزادگان، بستان، سوسنگرد، اهواز و خرمشهر بود. پس از طراحی و شناسایی منطقهها، اطلاعات بهدستآمده بهوسیله گروه اطلاعات نزاجا و لشکرها، مبنی بر مساحت این نواحی؛ در جلسهای تصمیم گرفته شد تا در منطقه میانی خوزستان به نام دشت آزادگان، عملیات کربلای ۱ یا همان طریقالقدس صورت پذیرد.
«مشخصات منطقه عملیاتی را تعیین کردند. مکان این نبرد از شمال به ارتفاعات میش داغ در خوزستان، از غرب به هورالعظیم و محور چزابه، از جنوب به رودخانه کرخه و دشت آزادگان میرسید. این منطقه ازنظر طبیعی به دلیل عبور رودخانه کرخه از میان آن، به دو قسمت شمال و جنوب تقسیمشده بود.»
پس از اعلام مشخصات منطقه، طراحی صورت گرفت و به دلیل آنکه منطقه عملیات به دو قسمت تقسیمشده بود، لشکر ۹۲ زرهی در شمال منطقه و لشکر ۱۶ زرهی در جنوب منطقه، برای آن در نظر گرفته شد. لشکر ۹۲ زرهی شامل سه گردان تانک، دو گردان پیاده مکانیزه و یک گردان سوار زرهی و لشکر ۱۶ زرهی دربردارنده تیپ یکم و دوم زرهی (شامل ۴ گردان تانک، ۴ گردان مکانیزه، ۲ گردان سوار زرهی،۲ گردان توپخانه، ۱ گردان پدافند هوایی، ۱ گردان مهندسی رزمی، ۱ گردان بهداری، ۱ گردان پشتیبانی خدمات رزمی، ۲ گروهان مخابرات) بود.
در این میان ارتش علاوه بر این دو لشکر، تیپ یک از لشکر ۷۷ بهعنوان تیپ احتیاط در اختیار این واحد گذاشت و در کنار آن گروه ۳۳ توپخانه (شامل ۴ گردان توپخانه و ۱ گردان پدافند هوایی)، هوانیروز، نیروی هوایی، واحدهای سپاه، تیپ عاشورا، کربلا، امام حسین (ع)، امام سجاد (ع) و امام حسن (ع) و بهطورکلی ۲۶ گردان (سرگردان ۲۷۰ نفر) و ۸ گردان توپخانه و ۲ گردان پدافند هوایی، هوانیروز، نیروی هوایی ارتش، این دو لشکر را پشتیبانی میکردند.
به واحدهای ارتش و سپاه دستور داده شد تا طراحی خود را برای اجرای این عملیات شروع کنند. پس از شناساییها و فعالیتهای نخستین، چگونگی انجام این عملیات بررسی شد. این طرحها در ستاد شورای عالی دفاع مطرح و طرح دشت آزادگان برای اجرای عملیات کربلای ۱ به تصویب رسید و در سوم آذر ۱۳۶۰ هجری خورشیدی به واحدها ابلاغ شد.
الف-راه کار انتخابی:
(۱) تک در شمال کرخه برای تصرف تنگ چزابه
(۲) تک در جنوب کرخه برای تصرف بستان و پلهای روی رودخانه نیسان و رسیدن به ساحل شرقی هورالعظیم در منطقه
ب-تدبیر عملیات:
(۱) اجرای مانور احاطهای در شمال کرخه با یک تیپ زرهی ارتش و دو تیپ سپاه تلاش اصلی برای پاکسازی شمال کرخه و تأمین تنگ چزابه و بستن راه عقبنشینی دشمن
(۲) اجرای یک مانور جبههای، دو تیپ زرهی ارتش و دو تیپ پیاده سپاه، تلاش پشتیبان برای آزادسازی منطقه غرب سوسنگرد و تصرف بستان و قطع راههای تقویت دشمن از جنوب به شمال با دستیابی به کرانه شمالی رودخانه نیسان و سواحل شرقی هورالعضیم
ج-مأموریت نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران:
در منطقه عمومی غرب اللهاکبر و غرب سوسنگرد متشکل از ۴ تیپ زرهی ارتش و ۴ تیپ پیاده سپاه پاسـداران تـک نمـوده پس از انهدام دشمن در منطقه غرب اللهاکبر در تنگترین معبر شمال غرب بستان از روستای چزابه تا تپههای رملـی (تنگـه چزابـه) پدافنـد مینماید و در منطقه غـرب سوسـنگرد پـس از انهدام دشـمن درکنـاره شـمالی نهر نیسان منهـدم و بنا به دستور مراجعت یا پدافند نمایند. قابلذکر است که مسئولیت سرزمین (منطقه پدافند از مناطق آزادشـده) با واحدهای ارتش در منطقه هست:
مأموریت: مورخه ۵/۸/۱۳۶۰ مأموریت به قرارگاه مقدم نزاجا در جنوب ابلاغ گردید:
نیروی زمینی در منطقه جنوب در ساعت (س) روز (ر) تک، بستان و غرب سوسنگرد و شمال رودخانه نیسان را تأمین، سپس در منطقه پدافند و بنا به دستور تک را بهمنظور ترمیم خط مرزی ادامه میدهد
(۱) غرب اللهاکبر در شمال کرخه:
تیپ ۳ لشکر ۹۲ زرهی ارتش و تیپ ۳ پیاده امام حسین (ع) و تیپ ۴ پیاده امام سجاد (ع) سـپاه پاسـداران در ساعت (س) روز (ر) به فرماندهی فرمانده تیپ ۳ سرهنگ ستاد بهرامی از دو محور عمده زیر تک نمایند:
اول: خط مقدم پدافندی از دهکده جابر همدان در کناره کرخه تا تپه سبز
دوم: دامنههای رملی در جناح شمالی دشمن و پس از انهدام تأمین منطقه شـمال شهر بستان و شمال ناحیـه ابـوچلاچ را برقرار نموده و تنگ چزابه پدافند نماید
(۲) غرب سوسنگرد در جنوب کرخه:
(الف) تیپ ۲ لشکر ۱۶ زرهی ارتش و تیپ ۲ پیاده کربلا سپاه پاسداران در ساعت (س) روز (ر) از دو محور،
یکـی در شـمال جـاده سوسنگرد – بستان با عبور از نهر عبید و
دیگری در جنوب جاده سوسنگرد – بـستان تـک نمـوده و پس از انهدام دشـمن و تصرف پلهای روی رودخانه سابله وارد منطقه بین رودخانه سابله و کرخه گردیده و پس از تأمین منطقـه و شهر بـستان اپلهای روی نهررمیم عبور کرده و وارد ناحیه ابوپلاپ شده و آنها تصرف نمایند. و بنا به دستور آمـاده خواهند بود بـه حرکـت خود ادامه داده و به مأموریت نیروی شمال کرخه کمک نمایند
. (ب) تیپ ۱ زرهی لشکر ۱۶ زرهی ارتش و تیپ ۱ پیاده عاشورا سپاه پاسداران در ساعت (س) روز (ر) در محور دغاغلـه تـک نمایند و پس از انهدام دشمن و تصرف پلها و سرپلهای دشمنروی شـط نیـسان ضـمن پدافنـد برکنار شـمال ایـن نهـر بنا به دستور آماده میشوند که تک را به سمت نیروی دشمن در جنوب شرق نیسان ادامه دهنـد و پس از انهـدام نیروهـای دشمن مراجعت و در سراسر کناره شمالی این شط ازدغاغله تاروستای ابوسخیل پدافند نمایند
د-ماموریت فرماندهی شمال کرخه تیپ ۳ لشکر ۹۲ زرهی:
مأموریت: تیپ ۳ زرهی لشکر ۹۲ زرهی مأموریت دارد در ساعت (س) روز (ر) تک نموده نیروهای دشمن را منهدم و شمال بستان و شمال غربی بستان را تا چزابه را تأمین و آماده ادامه تک تا ترمیم مرز بنا به دستور باشید.
با همراهی تیپ ۳ پیاده امام حسین (ع) و تیپ ۴ پیاده امام سجاد (ع) از سپاه پاسداران
فرمانده تیپ ۳ زرهی سرهنگ ستاد بهرامی
هـ -مأموریت فرماندهی جنوب کرخه لشکر ۱۶ زرهی
مأموریت: لشکر ۱۶ زرهی ضمن پدافند در شمال کرخه کور با تیپ ۲ در ساعت (س) روز (ر) در غرب سوسنگرد تک نموده نیروهای دشمن را منهدم و منطقه بین کرخه و نیسان را تا مرز تأمین و سپس در شمال رودخانه نیسان به سمت جنوب پدافند مینماید.
تیپ ۲ پیاده کربلا با تیپ ۲ زرهی و تیپ ۱ پیاده عاشورا با تیپ ۱ زرهی
فرمانده لشکر۱۶ زرهی سرهنگ ستاد لطفی
۲۱-زمان دقیق عملیات:
از ۰۸۰۰۳۰ هشتم آذرماه ۱۳۶۰ شروع و تا ۱۴/ ۹ /۱۳۶۰ ادامه داشت و عملیات برای تثبیـت و تحکـیم مواضـع و عقـب رانـدن نیروهای متجاوز تا جنوب رودخانه نیسان تا اوایل دیماه بهمنظور آزادسازی بستان، مهمترین کانال ارتباطی جبهههای غرب و جنوب آغاز شد.
رمز عملیات: رمز عملیات «یا حسین (ع)» بود
۲۲- هدایت و اجرا عملیات طریقالقدس (کربلا ۱)
الف – کلیات:
طرح مانور
طرح کلی مانور عملیات به شرح زیر تهیه و تصویب شد:
الف- تلاش اصلی: با توجه به تحلیل و ارزیابی فرماندهان از نوع آرایش نیروهای پدافندی دشمن و نیز تفکر حاکم بر فرماندهان ارتش عراق و نوع نگرش آنان نسبت به توانایی نیروهای انقلابی و عدم باور دشمن نسبت به امکان عبور قوای خودی از منطقه رملی شمال عملیات، این منطقه بهعنوان فلش اصلی عملیات انتخاب شد تا موجب غافلگیری دشمن شود. بر همین اساس، مقرر شد شمال کرخه با استفاده از یک مانور احاطهای و با به کار بردن یک تیپ زرهی ارتش و دو تیپ پیاده سپاه پاکسازیشده و تنگه چزابه تأمین شود.
ب- تلاش پشتیبانی: بهمنظور حمایت از تلاش اصلی و تأمین منطقه جنوبی عملیات، یک مانور جبههای با استفاده از دو تیپ زرهی ارتش و دو تیپ پیاده سپاه تصویب شد که ضمن پشتیبانی از تلاش اصلی، اهداف دیگری را دنبال میکرد که عبارت بودند از: آزادسازی بستان و منطقه غرب سوسنگرد و نیز دستیابی به کرانه شمالی رودخانه میسان و سواحل شرقی هورالعظیم.
علیرغم همه تلاشهای انجامشده اجرای عملیات طرح کربلا ۱ در ماه محرم مقدور نگردید در روزهای آخر این ماه کار احداث جاده روی زمینهای رملی به پایان خود رسیده و گردانهای پیاده تیپ چهارم امام سجاد (ع) سپاه پاسداران در مناطق تجمع مربوطه در حوالی دیدگاههای سهگانه استقرار مخفیانه خود را تمام کردند.
گردان ۲۹۳ تانک چیفتن از تیپ ۳ زرهی لشکر ۹۲ به فرماندهی سرهنگ ۲ علی صفوی که حرکت خود را دو روز قبل از عملیات از طریق جاده مذکور به منطقه تجمعی بعد از دیدگاه سوم آغاز کرده بود در بعدازظهر روز ۶/۹/۶۰ خاتمه داده و کاملاً استتار نمود این منطقه در پایان تپهماهورهای رملی و در ابتدای یک دشت باز که دارای درختان تنک بود قرار داشت.
یک گردان توپخانه (هویتزر ۱۰۵ م م) نیز برای اینکه بتواند حداکثر پشتیبانی را از عملیات در شمال کرخه چه ازنظر گلوله سوختار و چه ازنظر گلوله روشنکننده به عملآورده و محدودیت برد خود را کاهش دهد به جلو تغییر مکان داده و موضعی را در میان تپههای رملی حوالی دیدگاه یک در روز ۶/۹/۶۰ اشغال نمود.
عصر (۶/۹/۶۰) آخرین جلسه توجیه و هماهنگی با حضور فرماندهان یگانهای عملکننده ارتشی و سپاهی بهطور مشترک برگزار و دستورات لازم صادر گردید
روز بعد زمان حمله به واحدها ابلاغ شد و طبق این دستور در ۳۰ دقیقه بعد از نیمهشب روز ۸ آذرماه ۱۳۶۰ مطابق با دوم ماه صفر نبرد آغاز گردید و در سراسر جبهه یگانهای پیاده حرکت غافلگیرانه خود را برای عبور از موانع و میدانهای مین و هجوم به خاکریزهای دشمن شروع کردند.
فرمان شروع تک به یگانهای سپاه پاسداران با صدور رمز عملیات (یا حسین فرماندهی) از قرارگاه فرماندهی سپاه صادر شد و یگانهای زرهی و مکانیزه ارتش در انتظار باز شدن معابر و شکستن خطوط پدافندی مقدم متجاوز در مواضع خود ماندند. روند حرکت نیروهای تکور پیاده به شرح ذیل میباشد:
اول: تیپ سوم امام حسین (ع) به یک گردان تانک از تیپ۳ لشکر۹۲زرهی که مأمور حمله به خاکریز عصا شکل و انهدام آن و ادامه پیشروی بهسوی بستان بود.
دوم: تیپ چهارم امام سجاد (ع) که بعد از شکافته شدن عصا توسط تیپ امام حسین (ع) به یگانهای احتیاط و زرهی و توپخانه دشمن همزمان از دو جناح حمله کرده و به انهدام آنها میپرداخت. در این موقع گردان ۲۹۳ تانک سریعاً بهسوی تنگ چزابه پیشروی مینمود.
سوم: تیپ دوم کربلا در جنوب کرخه با استفاده از عناصر پیاده و غواص (سپاه) از نهر عبید عبور کرده، خاکریزهای دشمن را تصرف و بهسوی بستان پیشروی مینمود.
چهارم: تیپ یکم عاشورا ضمن درهم شکستن مواضع پدافندی دشمن بهسوی پلهای الوان، زینالعابدین شیخ خزئل و مشرفه پیشروی میکرد.
شروع عملیات:
ب – روز اول نبرد (۸/۹/۶۰):
رزمندگان اسلام هرکدام در تهیه و تدارک وسایل موردنیاز بودند. با تاریک شدن هوا اولین خودرو و ستون اعزامی به حرکت درآمد نفربرها و خودروهای نظامی با سوار کردن نفرات خود روانه خط مقدم میشدند. نیروها در سه محور سویدانی، دهلاویه و بستان سازماندهی شدند. در ساعت ۳۰ دقیقه بامداد باران رحمت الهی باریدن گرفت. ناگهان فرمان حمله در بیسیمها پیچید: به کلیه واحدها، «یا حسین» و حمله با فریاد تکبیر آغاز شد
عملیات ۳۰ دقیقه بعد از نیمهشب آغاز گردید البته یگانهای تکور پیاده از نیروهای بسیج مردمی سپاه پاسداران ساعاتی قبل با استفاده از تاریکی به جلو حرکت کرده و خود را به میدانهای مین و موانع دشمن نزدیک نموده بودند.
بارانریز و تندی که حدود ۳ ساعت قبل شروع به باریدن کرده بود هنوز ادامه داشت و این مایه خوشحالی نیروهای تکور شده بود چراکه باران هم از مراقبت نگهبان دشمن میکاست و هم رملها را محکم نموده و حرکت را تسهیل مینمود. دشمن به روش همیشگی خود چند میدان مین در مقابل خطوط به وجود آورده بود.
عناصر تیپ امام حسین (ع) در ساعت یک و چهلوپنج دقیقه موفق شدند با عبور از میدانهای مین در دونقطه یکی در شمال و دیگری در وسط خاکریز عصا نفوذ کرده و رخنه ایجاد کنند و بهاینترتیب در ظرف کمتر از دو ساعت خط اصلی پدافندی عراق در شمال کرخه باآنهمه استحکام و قدرت عالی پدافندی سقوط کرد.
ساعت ۲ باران قطع گردید، ساعت دو و سی دقیقه مواضع نیروهای احتیاط دشمن به دست خودی افتاد و انهدام نیروهای پیاده و زرهی احتیاط متجاوز آغاز شد.
در همین ساعت مواضع گردانهای توپخانه دشمن در حوالی تپههای دارالشیاع سقوط نموده و گردانهای ۱۵۲ م م و ۱۳۰ م م توپخانه سالم به غنیمت درآمد.
در محور شمال به حدی بود که فرمانده تیپ زرهی ارتش نیز به گردانهای زرهی و مکانیزه خودفرمان داد تا از معابر بازشده با چراغ روشن عبور کرده و ضمن انهدام دشمن و حمایت از نیروهای پیاده خودی، بهسوی هدفهای خود در عمق منطقه پیش روی کنند. بهاینترتیب، در ساعت ۶ بامداد روز اول عملیات، تیپ امام حسین(ع) به همراه یک گردان از تیپ ۳ زرهی از لشکر ۹۲ موفق شدند تنگه چزابه را تصرف و تأمین کنند. در این محور تا ساعت ۹ صبح روز اول، تمامی اهداف تعیینشده، تأمین شد.
در ساعت دو و چهل دقیقه فرمانده تیپ ۳ زرهی باملاحظه وضعیت به گردان ۲۹۳ تانک دستور داد که حرکت سریع خود را بهسوی تنگ چزابه آغاز کند؛ و در ساعت دو و چهلوپنج دقیقه یعنی تقریباً دو ساعت بعد از آغاز تک، با تصرف کامل خاکریزهای اول و دوم مواضع توپخانه و انهدام نیروهای زرهی و پیاده احتیاط و پاسگاههای فرماندهی دشمن کاملاً مشخص بود که منطقه اشغالی دشمن در شمال کرخه سقوط نموده و نیروهای متجاوز در این منطقه بهویژه تیپ ۲۶ زرهی لشکر ۵ عراق تقریباً بهطور کامل منهدم شدهاند.
گردان ۲۹۳ تانک در پیشروی بهسوی تنگ چزابه به علت برخورد با میدان مین متوقف گردید ولی در عوض گردان ۱۰۰ پیاده مکانیزه و عناصر تیپ امام حسین (ع) حدود ساعت ۶ صبح در پیشروی بهسوی باختر به تنگ چزابه وارد و آن را تصرف و تأمین نمودند.
ساعاتی بعد گردان ۲۹۳ تانک به تنگ چزابه رسید تا ساعت ۹ صبح روز ۹/۹/۶۰ تمامی هدفهای تعیینشده در طرح کربلا ۱ در شمال کرخه تصرف و تأمین گردیده بود.
در اولین روز پس از عملیات، نیروی هوایی در پوشش هوایی منطقه و تخلیه مجروحین نقش عمدهای بر عهده داشت. در روز دوم پاتکهای مکرر دشمن با مقاومت سرسختانه لشکر ۱۶ زرهی دفع شد و مبادله آتش توپخانه بهشدت ادامه یافت؛ بهطوریکه در ساعت ۶ صبح روز دوشنبه یک تیپ تازهنفس عراق در جنوب بستان ضد حمله میکند که با دادن تلفات و ضایعات مجبور به عقبنشینی میشود. علیرغم پل قدیمی شهر رزمندگان اسلام در ادامه حمله بهطرف تنگ چزابه و عبور از کرخه با مشکلی مواجه نشدند؛ زیرا پل شناور عراقیها به نام پل حاج مسلم، سالم و دستنخورده به دست نیروهای اسلام افتاده بود.
در روز سوم در تاریخ سهشنبه ۶۱/۹/۱۰ دریک عملیات تهاجمی، قوای اسلام ضمن ۲ کیلومتر پیشروی، دومین جاده تدارکاتی دشمن را نیز در غرب بستان آزادکرده و تجهیزات کامل یک گردان عراق به دست قوای اسلام میافتد. روز سوم و چهارم، تحکیم و تثبیت هدفها و ایجاد مواضع پدافندی در شمال کرخه و تبادل آتش در دو جبهه شمالی و جنوبی ادامه داشت و در روز پنجم نیز باوجود تلاش زیاد دشمن برای غافلگیری نیروهای اسلام، با دادن تلفات زیاد، ثمربخش نبود و در ساعت ۹: ۴۵ روز سیزدهم آذرماه عملاً درگیریها خاتمه یافت، بهطوریکه در اولین دقایق صبح روز جمعه ۱۳ آذر یک گردان زرهی و دو گردان نیروی مخصوص عراق از منطقه نهر سابله در جنوب شرقی بستان ضد حمله میکنند که ضمن پیشروی به سمت شمال سابله، به محاصره نیروهای خودی میافتد و با انهدام چند تانک، نیروهای عراقی در دو قسمت شمالی و جنوبی به همراه ۲۰ دستگاه تانک نابود و قلعوقمع میشوند.
پس از ۱۴ ماه بستان در نیم روز هشتم آذر ۶۰ در میان غریو اللهاکبر به دامن میهن اسلامی بازگشت و پرچم پرافتخار جمهوری اسلامی در این شهر به اهتزاز درآمد.
در جریان فتح بستان رزمندگان اسلام به میدانهای وسیع مینگذاری شده و بخشهایی از مواضع نیروهای عراقی مسلط شدند و با عبور از رودخانه سابله به غرب بستان رسیدند.
پل الوان نیز که روی رودخانه نیسان زدهشده بود، همان روزبه کنترل نیروهای اسلام درآمد. از سوی دیگر با آزادی این پل، خطوط تدارکاتی ارتش صدام سقوط کرده و خط مهم ارتباطی با خرمشهر از دست دشمن آزاد گردید. در این عملیات، ضمن آزادسازی بستان، ارتباط بین نیروهای دشمن در شمال غربی و جنوب غربی خوزستان (جاده فکه – جفیر) قطع گردید و ۷۰ روستای منطقه و ۵ پاسگاه مرزی آزاد گردید
در روز ششم عملیات (۱۳/۹/۱۳۶۰) دشمن تلاش کرد تا از تعلل نیروهای ایرانی در اتخاذ یک پدافند مطمئن و مستحکم، در منطقه مثلث شکل شمال سابله، سود جسته و آن را بار دیگر به تصرف خود درآورد و از آن طریق بستان را تهدید کند. امّا هوشیاری نیروهای خودی و حضور بهموقع نیروهای تقویتی (پیاده و زرهی) در شمال پل سابله، موجب شد تا دشمن باتحمل تلفات سنگین چندین کیلومتر عقبنشینی کرده و در جنوب سابله مستقر شود.
نقطه پایانی عملیات طریقالقدس، تلاش نیروهای خودی برای پاکسازی محدودهای به وسعت ۷۰ کیلومترمربع بود که بین جنوب سابله و شمال رودخانه میسان قرار داشت و همچنان در اشغال نیروهای عراقی باقیمانده بود. فرماندهان خودی پس از انجام مباحث مانور و اقدامات شناسایی و آمادهسازی نیروها، قصد داشتند این منطقه را نیز آزاد کنند؛ ولی قبل از شروع عملیات، فرمانده عراقی بهاشتباه تاکتیکی خود مبنی بر حضور در یک منطقه محصور با موانع طبیعی پی برده و بر همین اساس، در تاریخ۳۰/۹/۱۳۶۰در پوشش آتش شدید توپخانه به طرز ماهرانهای نیروهای خود را از این منطقه خارج کرد و درنتیجه، انجام عملیات نیروهای خودی منتفی شد
ج-به طور کلی سیر اجرای این عملیات را میتوان به شرح مراحل سهگانه زیرین تقسیم کرد:
مرحله اول- آغاز عملیات در ۹/۸/۱۳۶۰ که منجر به تأمین تنگ چزابه، آزادسازی بستان و مناطق شمالی رودخانه سابله گردید. درحالیکه به علت مقاومت شدید و سازمانیافته دشمن در مقابل لشکر ۱۶ زرهی (جناح جنوبی)، عملیات، پیشرفت کمی داشت و اهداف واگذاری در منطقه جنوب رودخانه سابله تا شرق هورالعظیم تأمین نگردیده بود.
مرحله دوم – آفند متقابل و غافلگیرانه عراق در شب ۱۳/ ۹ /۶۰ از سمت جنوب به شمال با عبور از پل رودخانه سابله و تصرف سر پل کوچکی در شمال سابله بهمنظور پیشروی بهسوی بوستان که با واکنش سریع و بهموقع نیروهای خودی مواجه و اقدام دشمن منجر به شکست گردید. در این واقعه ایستگاهها ه ی شنود ارتش و سپاه نقش اساسی در کشف تک غافلگیرانه دشمن داشتند.
مرحله سوم – تلاش برای طرحریزی عملیات احاطه و انهدام دشمن در منطقه بین جنوب رودخانه سابله تا شمال رودخانه نیسان که قبل از به اجرا درآمدن طرح، دشمن با زیرکی و مهارت اقدام به عقبنشینی اختیاری به پشت رودخانه نیسان نمود و یگانهای خودی بهسوی کرانه شمالی رودخانه مذکور پیشروی و بدینسان کلیه اهداف طرحریزی در این منطقه را تصرف کرده و عملیات طریقالقدس در ۳۰/ ۹ /۶۰ با وصول بهتمامی اهداف خود به پایان رسید
شایانذکر است که حدوداً ۲ ماه پس از پایان عملیات طریقالقدس، دشمن بعثی برای اختلال در عملیات فتح المبین که در منطقه غرب کرخه در شمال خوزستان در حال تهیه و آمادگی برای اجرا بود. دست به آفند متقابلی در تنگ چزابه زد که قصد آن بازپسگیری بستان و خنثی نمودن دستاوردهای عملیات طریقالقدس بود که با پایداری بهیادماندنی گردانهای ۱۲۵ مکانیزه لشکر ۱۶ و پایمردی ایثارگرانه یگانهای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به نتیجه نرسید و دشمن باتحمل تلفات سنگینی فقط توانست پیشروی مختصری نموده و چند تپه رملی را به تصرف خود درآورد. عملیات دشمن که در بهمنماه ۱۳۶۰ شروعشده بود در ۲۷ همین ماه تقریباً بدون هیچگونه نتیجه به پایان رسید و تنها ۳ روز بعدازآن یعنی در روز اول اسفندماه یگانهای خودی طی یک عملیات آفندی محدود به نام عملیات علی (ع) به دشمن هجوم برده و آن چند تپه رملی را پس گرفته و دشمن را به مواضع اولیه خود عقب راندند. البته این عملیات را نمیتوان بخشی از عملیات طریقالقدس دانست، بلکه عملیات جداگانهای محسوب میشوند که در کتابها و اطلسهای تهیهشده نیز جدا از عملیات طریقالقدس تشریح شدهاند.
۲۳-نتایج سیاسی عملیات طریقالقدس و عکسالعمل دشمن:
این عملیات در شرایطی صورت گرفت که در شهر مقدس مکه و در صحن بیتالله الحرام حجاج و زائران ایرانی را به جرم فریاد «مرگ بر اسرائیل» مورد ضرب و شتم قرار میدادند.
فرضیات اساسی دشمن با تغییر تاکتیک نظامی رزمندگان دگرگونشده و دشمن برای اتخاذ تصمیم نهایی در مورد استقرار، اشغال، فرار و عقبنشینی در مناطق عملیاتی اقدامات مشروح زیر را انجام داد:
الف-حمایت از نیروهای ضدانقلابی: دشمن واگذاری مناطق اشغالی را نوعی شکست فاحش سیاسی – نظامی برای خود میدید. به همین دلیل با تجدیدنظر نسبت به بهرهبرداری از اهرم ضدانقلاب داخلی، به صورتی جدیدتر آن را از همین زمان آغاز کرد.
ب-تأخیر و تعویق عملیات آتی رزمندگان اسلام: با تجاربی که دشمن از دو عملیات ثامنالائمه و طریقالقدس اندوخته بود، دست به تحرکاتی درزمینهٔ تقویت روحیه نیروهای خود و انهدام نیروهای اسلام زد ۶۰. به همین دلیل دست به حملات هوایی زد تا از این طریق به نیروهای ما آسیب وارد نموده و روحیه متزلزل کارکنان نیروی زمینی خود را بالا ببرد.
. سرهنگ صیاد شیرازی فرمانده نیروی زمینی ارتش جمهوری اسلامی در این رابطه اظهار داشت:
«ارتش عراق پس از شکست در عملیات طریقالقدس که در آن ادعا میشود تلفات وارده به ایران روزانه بیش از صدها تن است، اشاره نمود که عراق برای توجیه تلفات وحشتناکی که در این حمله داشته، مجبور است بهدروغ آمارهای بالایی از کشتههای طرف مقابل یعنی ایران به مردم عراق عرضه کند تا از این طریق علاوه بر سرپوش گذاشتن بر واقعیتی که در تلفات نیروهای خود داشته، مردم عراق را به خیال خود متقاعد سازد. و نهایتاً اینگونه عکسالعملهای دشمن شاید بتواند منجر به تأخیر در انجام عملیات احتمالی رزمندگان و بالاخره ارائه پیشنهاد صلح شود.»
۲۴-نتایج عملیات:
عملیات طریقالقدس در منطقه عمومی سوسنگرد به سمت بستان و باهدف انهدام قوای دشمن و باز پس گرفتن و آزادسازی شهر بستان و به عقب راندن دشمن متجاوز و تلاشی در جهت فاصله انداختن بین جبهه شمالی و جنوبی عراق در منطقه خوزستان صورت پذیرفت. این عملیات که در تاریخ ۸ آذر ۱۳۶۰ در ساعت ۳۰ دقیقه بامداد با رمز یا حسین (ع) در منطقه شمال و جنوب رود کرخه نور انجام پذیرفت، دومین عملیات کلاسیک و سنگین مدافعان اسلام بود.
منطقه عملیاتی طریقالقدس از حساسیت زیادی برخوردار بود؛ بهطوریکه شهر بستان که با تعداد زیادی روستا در تصرف و اشغال دشمن به سر میبرد، در قلب این منطقه بوده و مرکز فعالیتهای جاسوسی دشمن و مرکز لجستیکی جبهه میانی دشمن بود، لذا حساسیت منطقه را بالابرده بود. از طرفی با قطع مهمترین راه تدارکاتی و مواصلاتی دشمن که کلیدی برای آزادسازی تنگ چزابه به شمار میرفت، بیشازپیش بر اهمیتیم منطقه افزوده میشد، لذا فتح بستان که شخص صدام روی آن تبلیغات زیادی به راه انداخته بود، باعث قطع امید دشمن در این منطقه یعنی جنوب غربی خوزستان گردید.
۲۵-دستاوردهای عملیات طریقالقدس:
الف-آزاد سازی شهر بستان و ۷۰ روستای منطقه و ۵ پاسگاه مرزی
ب-تصرف و تأمین تنگه چزابه، تأمین مرز مشترک و دسترسی به هورالهویزه و پاکسازی حدود ۸۰۰ کیلومترمربع از لوث وجود دشمن
ج-قطع ارتباط دشمن از شمال غربی به جنوب غربی خوزستان (جاده فکه- جفیر)، بهطوریکه این هدف با تصرف تنگه چزابه و بستن آن امکانپذیر گردید.
۲۶-تجهیزات و امکانات منهدم شده و غنیمتی دشمن:
الف- تجهیزات منهدم شده دشمن:
۱۷۰ دستگاه تانک و نفربر، ۲۰۰ دستگاه انواع خودرو، ۱۳ فروند هواپیما، ۴ فروند بالگرد، ۱۳ دستگاه ماشینهای راهسازی و انواع جنگافزار
ب-یگان های منهدم شده دشمن:
۴۵ گردان و گروهان از ۱۲ تیپ و نیروهای کماندویی لشکر ۵ مکانیزه
تعداد کشته و زخمیهای دشمن: بیش از ۳۵۰۰ نفر
تعداد اسراء: ۵۴۶ نفر
ج-غنایم:
۱۷۰ دستگاه تانک و نفربر، ۷۰ قبضه ضد هوایی، ۲ قبضه شلیکا، ۱۹ قبضه توپ ۱۵۲ میلیمتری ۲۵۰ دستگاه خودرو، ۱۲۸ دستگاه ماشین راهسازی و ماشینآلات مهندسی و هزاران قبضه انواع جنگافزار
۲۷-تلفات نیروهای ایران:
در حدود ۶٫۰۰۰ نفر کشته و زخمی (تعداد کشتهشدگان ۷۹۹ نفر اعلام شد که شامل؛ ۶۷۴ نفر از سپاه و بسیج و ۱۲۵ نفر از ارتش بود) انهدام دهها دستگاه خودروی زرهی و سقوط چندین بالگرد تهاجمی بل ای اچ – ۱ کبرا؛ متعلق به هوانیروز.
۲۸-دلایل نظامی شکست عراق در عملیات طریقالقدس:
با برکناری ابوالحسن بنیصدر از فرما دهی کل قوا، موجب تحول در جنگ شد، یعنی نگرش به جنگ، استراتژی نظامی، وحدت فرماندهی میدان نبرد، سازمان عملکننده، طرحریزی و تاکتیکهای به کار گرفتهشده و اندیشه جنگ کلاسیک با آموزه جنگ انقلابی در هم آمیخت. همچنین در یک سال نخست جنگ، تداوم عملیات، به دست آوردن تجربیات، افزایش کارایی دست اندکاران عملیات، توانایی جذب هر چه بیشتر نیروهای داوطلب و بهکارگیری مناسبتر آنان در سپاه پاسداران، انسجام لشکرها و تیپهای ارتش بهتدریج زمینههای لازم را برای بهبود اوضاع جنگ و ایجاد وضعیت جدید فراهم کرد. در آن وضعیت جدید، سپاه هم طی یک سال نخست جنگ بیشترین توان خود را به مسائل فرهنگی و امنیتی معطوف کرده بود، به سمت نظامیگری گرایش یافت و ضمن گسترش سازمان رزم خود، استعداد گردانهای مستقل افزایش داد و امکان جذب انبوه نیروهای مردمی را فراهم آورد، بهگونهای که توانست در چهار عملیات مزبور، نیروی کادر و بسیجی خود را از ۲۵۰۰ تن در عملیات ثامنالائمه به شصت هزار تن در عملیات بیتالمقدس افزایش دهد.
ارتش عراق به همان نسبت که در مناطق وسیعی توسط نیروهای ارتش ایران، زمینگیر شده بود و درواقع در حال پدافند و حفظ موقعیت بهدستآمده بود. لذا نیروهای ارتش ایران هم درگیر پدافند و اجرای تکهای محدود بهمنظور برهم زدن سازمان و گسترش و کاهش روحیه دشمن و بالا بردن میل تهاجم در بین نیروهای خودی مشغول بودند؛ بنا براین، در انتخاب منطقه عملیاتی، اهدافی تعیین میشد که افزون برآزادی زمین، بتواند نیرو را نیز از خطوط پدافندی آزاد کند. در عمل، با استفاده از یگانهای آزادشده ارتش از خطوط پدافندی و نیز با استفاده از سازمان روبه گسترش سپاه پاسداران، نیروهای مسلح ایران برای اجرای عملیات بر قدرتشان افزودند. زنجیرهای بودن این عملیات از دیگر ویژگی آنها بود. به این معنا که اجرای هر یک از عملیات بزرگ به موفقیت عملیات قبلی بستگی داشت. به همین دلیل، ترتیب و توالی آنها نیز بسیار مهم بود.
خطوط پدافندی عراق در منطقه عملیاتی طریقالقدس، از آغاز جنگ تا آستانه اجرای این عملیات بسیار دگرگون شد. وجود محور مواصلاتی اهواز، سوسنگرد، بستان و عمق کم پیشروی نیروهای عراقی در این منطقه، همواره ذهنیت فرماندهان نظامی را برای انجام یک عملیات گسترده و تأمین مرزهای بینالمللی به خود مشغول کرده بود. فاصله مواضع مقدم خودی با مرز در مقایسه با منطقه غرب دزفول و منطقه جنوب غربی اهواز و دشت آزادگان، به سیارکم تر بود. از سوی دیگر، این منطقه به دلیل داشتن موقعیت مرکزی در جبهه جنوب سبب پیوستگی سپاه چهارم و سوم ارتش عراق در شمال و جنوب خوزستان میشد. درصورتیکه عراق این منطقه را در اختیار نداشت، مجبور بود ارتباط جبهه شمالی با جنوبی را با دور زدن هورالعظیم از کرانه غربی آن و با استفاده از جاده بصره، العماره، حلفائیه به تنگ چزابه یا فکه برقرار کند.
پیش از عملیات طریقالقدس در طول ششماهه نخست سال ۱۳۶۰، بیشترین تعداد
تکهای محدود توسط نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران در این منطقه اجرا و بخشی از سرزمینهای اشغالی ازجمله بلندیهای استراتژیک اللهاکبر در شمال غربی سوسنگرد از اشغال نیروهای عراق آزادشده بود.
خطوط پدافندی عراق در منطقه عملیاتی طریقالقدس بهگونهای بود که عراقیها بر اساس اندیشه فرماندهان عراقی و بر اساس تجربیاتی که در طول یک سال جنگ به دست آورده بودند، جهت تهاجم اصلی نیروهای ایرانی را یک تک جبههای از شرق به غرب در نظر گرفته بودند، بنابراین، بر اساس این تفکر، مواضع و استحکامات خود را آرایش دادند. خط پدافندی اصلی ارتش عراق در این منطقه، خاکریزی به طول ۲۰ تا ۲۱ کیلومتر بود که رأس جنوبی آن به رود نیسان و رأس شمال آن به تپههای رملی شمال بستان منتهی میشد. در شمال کرخه، این خط از حوالی آبادی جابر حمدان در یک خط مستقیم روبه شمال تا تپهماهورهای رملی و غیرقابلعبور دامنههای میش داغ متشکل از یک خاکریز بلند به ارتفاع ۵/۲ متر و عرض بیش از سه متر با خاک کاملاً کوبیده و محکم شده بود. در سراسر این خط، با استفاده از کیسههای شنی، الوار، تیرآهن و ورقههای فلزی، سنگرهای جنگافزار انفرادی و اجتماعی، پناهگاه برای نفرات و به فاصله هر صد متریک سکوی آتش برای تانک یا نفربرهای حامل موشک مالیوتکا ساختهشده بود. این خاکریز از سمت جنوب به رود کرخه و از سمت شمال به زمینهای رملی متکی شده بود. خاکریز یادشده در زمینهای رملی با یک زاویه تقریباً هفتاد درجه به سمت غرب میپیچید و حدود ۵/۲ الی ۳ کیلومتر دیگر در امتداد دامنههای تپههای رملی ادامه داشت. این بخش برای تأمین هر چهبهتر پهلوی شمالی ایجادشده بود. این خاکریز به دلیل شکل ویژهاش به خاکریز عصا معروف بود. در پشت این خاکریز که تا شهر بستان در حدود بیست کیلومتر فاصله داشت، یگانهای پیاده و مکانیزه دشمن استقرار داشتند. این یگانها به انواع جنگافزارهای ضد زره مجهز بودند و استعداد آنها از یک تیپ تقویتشده بیشتر بود. ارتش عراق در فاصله میان این خاکریز تا شهر بستان، خاکریزهای عرضی و طولی متعددی را که بهصورت مواضع پدافندی آرایش یافته بودند ایجاد کرد تا بتواند هرگونه رخنه و نفوذی را به این منطقه چه از شرق به غرب و چه از شمال به جنوب کنترل و خنثی کند، اما جهت اصلی مواضع پدافندی متوجه شرق بود. در جلوی این خاکریز، یک میدان مین به عرض دویست متر نیز ایجادشده بود که در آن، مینهای ضدنفر، تانک و منور بهکاررفته بود. در جلوی این میدان مین منظم، میدان مین نامنظمی نیز به پهنای صد متر ایجادشده بود، کل این میدانهای مین با تیربارهای مستقر در خاکریز عصا و جنگافزارهای سبک و چند ردیف سیمخاردار پوشش یافته بود.
مواضع اصلی پدافندی عراق در جنوب کرخه تا رود نیسان در امتداد همان خاکریز عصا شکل، با همان ویژگیها و مشخصات و مستحکمتر از آن احداثشده بود. این خاکریز که به کناره نهر عبید متکی بود به طول چهارده الی پانزده کیلومتر به سمت جنوب تا رودخانه نیسان امتداد داشت و در پشت آن، خاکریزها و مواضع متعددی برای سازماندهی پدافند در عمق ساختهشده بود. مواضع متعددی برای سازماندهی پدافند در عمق ساختهشده بود. مواضع جنوب کرخه توسط چهار تیپ پیاده مکانیزه و زرهی دشمن و آتش دستکم چهار گردان توپخانه که با دو تیپ زرهی و مکانیزه دیگر تقویت میشدند پدافند میگردید.
با توجه به چنین وضعی، بررسیهای انجامشده نشان داد که اجرای مانور احاطهای در جنوب کرخه امکانپذیر نیست، زیرا، پهلوهای شمالی و جنوبی دشمن در این منطقه به رودخانههای کرخه و نیسان متکی بود و گسترش نیروهای عراقی بهگونهای بود که هیچ جناح باز یا ضعیفی که امکان اجرای مانور احاطهای را برای نیروهای ایرانی فراهم آورد وجود نداشت، بنابراین، در منطقه جنوب کرخه، نیروهای مسلح ایران ناگزیر باید مانور رخنهای را اجرا میکردند.
در بخش شمال کرخه، پهلوی جنوبی دشمن به رودخانه کرخه و پهلوی شمالیاش به منطقه تپهماهورهای رملی دامنه کوه میش داغ تکیه داشت، بنابراین، تهدید جناح جنوبی و عقبه دشمن به دلیل وجود رودخانه کرخه ممکن نبود. زمینهای رملی جناح شمالی نیز به دلیل ناممکن بودن حرکت ادوات زرهی و چرخدار غیرقابلعبور نشان میداد، به همین علت، نیروهای دشمن در شمال کرخه پهلوی راست خود را برای تأمین و جلوگیری از آسیبپذیری به منطقه رملی متکی کردند.
در حقیقت، کلید پیروزی عملیات طریقالقدس و شکست نیروهای عراقی در همین منطقه رملی نهفته بود. دیدگاه فرماندهان برمبنای استفاده از معبر رملی برای تهدید جناح دشمن در شمال کرخه و دور زدن عقبه او در غرب بستان با بهکارگیری یگانهای خودی، امکانپذیر میدانستند. به همین منظور از همکاری ۴ تیپ زرهی و یک تیپ پیاده از ارتش و ۴ تیپ سبک از سپاه با پشتیبانی ۸ گردان توپخانه، ۲ گردان پدافند هوایی و هوانیروز و نیروی هوایی ارتش برای شرکت در این عملیات سازماندهی، که از میان آنها یک تیپ زرهی ارتش و یک تیپ سپاه، مأمور انجام عملیات در منطقه رملی بودند.
بهاینترتیب، بر نیروهای دشمن در شمال کرخه، در خط مقدم و عقبه آنها تک شد و همزمان با درگیر شدن یگانهای مقدم با نیروهای رخنه کننده، نیروهای عملکننده، یگانهای احتیاط و توپخانه دشمن را از منطقه رملی هدف حمله قرار دارند، اما مسئله اصلی این بود که وجود جاده تا نزدیکی نقطه رهایی برای حضور نیروهای پیاده و زرهی در مکان مناسب جهت آغاز حمله در منطقه رملی الزامی بود.
نیروهای جهاد استان سمنان با همکاری گردانهای مهندسی لشکرهای ۱۶ و ۹۲ زرهی با حمل خاک رس به مناطق رملی، درنهایت اختفا کار احداث جاده را به پایان رساندند.
عملیات در سی دقیقه بامداد ۸ آذر ۱۳۶۰ آغاز شد و در مدتزمان کوتاهی، نیروهای مسلح ایران با استفاده از تدبیر یادشده و حمله به نیروهای عراقی از سمت زمینهای رملی توانستند تنگه چزابه را در عمق منطقه اشغالی تصرف کنند. انهدام نیروهای احتیاط و توپخانه دشمن در نخستین ساعتهای حمله از دیگر ویژگیهای این عملیات بود. تمام این پیروزیها درنتیجه غافلگیری عراق ازنظر تاکتیک و استفاده از زمینهای رملی شمال منطقه نبرد به دست آمد.
نیروهای ایران با پیروزی در عملیات طریقالقدس خطوط پدافندی خودی را به نحو مطلوبی اصلاح کردند. از سمت شمال غربی، دفاع از بستان تنگه چزابه به عرض ۱ تا ۵/۱ کیلومتر و با نیروهای اندکی امکانپذیر بود. خطوط پدافندی غرب و جنوب منطقه عملیاتی نیز با تکیهبر هورالعظیم و رود نیسان بهصورت قابلاعتمادی با نیروی اندکی قابل دفاع بود. بهاینترتیب، بخش بزرگی از نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران برای انجام عملیات بعدی آزاد شدند.
با این مقدمه میتوان فرضیه زیر را درباره دلایل نظامی شکست عراق در عملیات طریقالقدس، عنوان کرد.
الف- تغییر در فرماندهی جنگ به دگرگونی در رویکرد نظامی ایران
ب- عراق این تغییر و همچنین اثرات آن را برای مدتی طولانی درک نکرد. درنتیجه، تغییری در استراتژی نظامی ازجمله شکل خطوط پدافندی این کشور روی نداد، بنابراین، شکل ویژه خطوط پدافندی آن در داخل خاک ایران مناسبتترین فرصت را برای نیروهای نظامی فراهم آورد تا طی عملیات طریقالقدس، ضربهای خردکنندهای را به ارتش عراق وارد آورند و بخشی از مناطق اشغالی را آزاد کنند. بهاینترتیب، دو دلیل عمده نظامی را میتوان برای شکستهای عراق برشمرد؛
(۱) اندیشه جنگ کلاسیک با آموزه جنگ انقلابی در هم آمیخت
(۲) توانایی طرحریزی و هدایت نیروها توسط افسران باتجربه و ستاد دیده ارتش و هماهنگی مسئولین سپاه پاسداران
(۳) شکل ویژه خطوط پدافندی ارتش عراق در خاک ایران
(۴) تأثیر موفقیت عملیات ثامنالائمه (ع) و سخنرانی فرمانده لشکر ۷۷ سرهنگ ستاد سید شهابالدین جوادی به زبان عربی و سان و رژه اسرای عراقی در مقابل شهید سرلشکر فلاحی
(۵) تأثیرات ناشی از وحدت و یکپارچگی داخلی به افزایش حضور مردم در جبهههای جنگ منجر شد
(۶) همکاری، همفکری و هماهنگی ارتش و سپاه
۲۹-ویژگیهای استراتژیک عملیات «طریقالقدس»
۱-وحدت فرماندهی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و نیروی زمینی ارتش همراه با پشتیبانی نیرو هوایی ارتش و هوانیروز و جهاد سازندگی و همچنین حضور گسترده نیروهای مردمی علیه مواضع دشمن بعثی،
۲- بخش عمدهای از منطقه عملیات «طریقالقدس» پوشیده از شنزار و رملهای بیابانی (شن و ماسه سبک) بود و حرکت دادن نیروهای پیاده و نیز عبور نفربرها، تجهیزات زرهی و ادوات نظامی در آن امکانپذیر نبود؛ بنابراین احداث جاده رملی برای دستیابی به عقبههای دشمن و نابودی نیروها و امکانات آنها در این عملیات، باعث شد که جاده پیروزی به طول ۱۰ کیلومتر توسط جهاد سازندگی در داخل رملها احداث شود و نیروهای زرهی بهسرعت تپههای غیرقابلعبور را پشت سر گذاشته و دشمن را در محل استقرار توپخانه و نیروهای احتیاط خود غافلگیر کنند که به تعبیر شهید «علی صیاد شیرازی» ارزش نظامی چنین جادهای به میزان چند لشکر نیرو بود.
۳- تصرف چزابه و قطع شدن ارتباط میان نیروهای دشمن در شمال غربی و جنوب غربی خوزستان و تأمین مرز مشترک و دسترسی به «هورالهویزه».
۴- بهرهبرداری صحیح نیروهای پیاده خودی از شکل و جنس زمین و موانع آن از قبیل مناطق رملی «هورالعظیم» و تا حدی رودخانهها، سبب شد که قابلیت انعطاف طرح پدافندی دشمن بهشدت تقلیل یابد.
۳۰-تجزیهوتحلیل موارد کارکنان عملیات طریقالقدس
در آغاز عملیات طریقالقدس، رابطه استعداد سازمانی و موجودی یگانهای عمده رزمی شرکتکننده در عملیات به شرح جدول زیر بوده است
یگان درصد استعداد موجود نسبت به سازمانی
افسر درجهدار سرباز
لشکر ۱۶ زرهی ۲/۸۷% ۴/۵۸% ۶/۱۲۵%
لشکر ۹۲ زرهی ۹/۸۵% ۱/۶۵% ۳/۱۳۶%
جمع نیروها ۵/۸۶% ۹/۶۱% ۱۲۱%
با توجه به جدول بالا و در نظر گرفتن اینکه در این عملیات بجای ۲۱۷۴ نفر افسر ۱۸۵۳ نفر، بجای ۱۶۶۲۹ نفر درجهدار ۱۰۱۹۶ نفر و بجای ۱۷۷۵۵ نفر سرباز ۲۳۳۱۷ نفر در عملیات شرکت دادهشدهاند، مبین آن است که در این عملیات رعایت نگهداری استعداد نشده است زیرا که فیالمثل بایستی ۲۱۷۴ نفر افسر بکار برده میشد تا بتوانند بهضرورت مقررات سازمانی ۱۷۷۵۵ نفر سرباز را رهبری بنمایند، لذا ۱۸۵۳ نفر افسر برای هدایت ۲۳۳۱۷ نفر سرباز گمارده شدهاند؛ و بعلاوه وضعیت موجودی درجهداری از این نارساتر بوده است.
تلفات: افسر ۵۸ نفر، درجهدار ۱۸۳ نفر و سرباز ۶۳۶ نفر بوده است
نمودار مقایسه تلفات در جریان عملیات طریقالقدس
یگان درصد تلفات نسبت به موجودی
افسر درجهدار سرباز
لشکر ۱۶ زرهی ۹/۴% ۲/۳% ۷/۴%
لشکر ۹۲ زرهی ۳/۱% ۷/۰% ۲/۱%
جمع نیروها ۱/۳% ۱/۱% ۹/۲%
۳۰-دستورالعمل روش فرماندهی در عملیات
منابع
۱-عملیات طریقالقدس –بختیاری مسعود – انتشارات ایران سبز تهران ۱۳۸۷ چاپ دوم
۲-مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ؛ اطلس جنگ ایران و عراق؛ تهران: مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ، ۱۳۷۹،
۳-محمدجوادی پور، علی نیک فرد و سید یعقوب حسینی؛ «نبردهای غرب دزفول» هشت سال دفاع مقدس؛ ج ۴-، تهران: انتشارات سازمان عقیدتی سیاسی ارتش جمهوری اسلامی ایران، ۱۳۷۳، صص ۱۳۵ – ۱۳۹
۵- پور و سید یعقوب حسینی؛ «نبردهای آبادان»، هشت سال دفاع مقدس؛ تهران: انتشارات سازمان عقیدتی سیاسی جمهوری اسلامی ایران، صص ۱۵۶ – ۱۵۹٫
۶- مسعود بختیاری و محمدحسن لطفی؛ «نبردهای غرب اهواز، جلد دوم»، هشت سال دفاع مقدس؛ تهران: انتشارات سازمان عقیدتی سیاسی جمهوری اسلامی ایران، صص ۱۱۰ – ۱۳۷٫
۷-سید یعقوب حسینی، مسعود بختیاری و محمدحسن لطفی؛ «ارتش جمهوری اسلامی در هشت سال دفاع مقدس» هشت سال دفاع مقدس؛ ج ۲، انتشارات سازمان عقیدتی سیاسی ارتش جمهوری اسلامی ایران، ۱۳۷۳، صص ۱۸۷-۲۰۱٫
۷-مسعود بختیاری، نصرتالله معین وزیری و مجدحسن لطفی: «ارتش جمهوری اسلامی ایران در هشت سال دفاع مقدس» هشت سال دفاع مقدس؛ ج ۲، تهران: انتشارات سازمان عقیدتی سیاسی ارتش جمهوری اسلامی ایران، ص ۴۹٫ در اطلس جنگ ایران و عراق نسبت نیروهای ایران به عراق ۱۵۰ به ۲۰۰ هزار نفر ذکرشده است.
۹٫ مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس
۱۰٫ سند ۰۲۱۸۴۷ مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ، ۱۳۶۰/۹/۸٫
۱۱٫ مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ، فصلنامه تاریخ جنگ، شماره ۱۰، صص ۷۴ و۷۳٫
۱۲٫ سند ۰۵۱۷۸۵ مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ، ۱۳۶۰/۹/۱۲؛ و: سند ۳۱۹۱۹ مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ، ۱۳۶۰/۹/۸؛ و؛ سند ۰۲۱۸۴۷ مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ، ۱۳۶۰/۹/۸٫
۱۳٫ سند ۰۲۱۸۴۷ مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ، ۱۳۶۰/۹/۸؛ و: سند ۰۵۱۷۷۶ مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ، ۱۳۶۰/۹/۸٫
۱۴٫ مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ، فصلنامه تاریخ جنگ، شماره ۱۰، صص ۷۶ و ۷۵
۱۵٫ مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ، فصلنامه تاریخ جنگ، شماره ۱۰، صص ۷۸ و۷۷
۱۶-. سند ۰۲۱۸۴۷ مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ، ۱۳۶۰/۹/۸٫ و فصلنامه تاریخ جنگ، شماره ۱۰ ، صص ۸۰ و ۸۱
.۱۷- اطلس راهنما ۴ – کتاب دشت آزادگان در جنگ صفحه۱۰۰ الی ۱۰۴